جنگ‌های کریپتو: رقابت بین اتریوم و نسل جدید بلاکچین‌ها

حتی اتریوم، ساخته دست ویتالیک بوترین که همیشه رقیب بیت کوین بوده و به دنبال رقابت اتریوم و بلاکچین‌های نسل جدید حرکت کرده، از دست رقبایش در امان نیست.

حتی اتریوم، ساخته دست ویتالیک بوترین که همیشه رقیب بیت کوین بوده و به دنبال رقابت اتریوم و بلاکچین‌های نسل جدید حرکت کرده، از دست رقبایش در امان نیست. پلتفرم‌های نوظهور بلاک‌چین که به عنوان «قاتل‌های اتریوم» شناخته می‌شوند، تلاش می‌کنند تا سهم بیشتری از بازار امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) و قراردادهای هوشمند را به دست آورند.

قاتلان اتریوم معمولاً پروتکل‌های بلاک‌چینی منبع‌بازی هستند که با هدف بهبود یکی یا چند نقص اصلی اتریوم، مانند سرعت شبکه و هزینه‌های بالای گس فی اتر، طراحی شده‌اند. این فرضیه وجود دارد که بلاک‌چین‌های نسل دوم و سوم، با ارائه جایگزین‌های بهتر برای کاربران، می‌توانند قبل از اینکه اتریوم مشکلاتش را حل کند، بخشی از سهم بازار آن را تصاحب کنند. با اینکه پروژه ادغام اتریوم در ۱۵ سپتامبر به پایان رسید، رقابت اتریوم و بلاکچین‌های نسل جدید برای جانشینی یا حداقل به دست آوردن بخشی از سهم بازار اتریوم همچنان ادامه دارد.

جنگ‌های کریپتو: رقابت بین اتریوم و نسل جدید بلاکچین‌ها

اتریوم در مقابل نسل جدید بلاکچین‌ها: کدام یک برای قراردادهای هوشمند بهتر است؟

برای پلتفرم‌های قرارداد هوشمند، انتخاب بین کاردانو و اتریوم به نیازهای شما بستگی دارد. پیشرفت‌های اتریوم با اکوسیستم بزرگ‌تر، تجربه بیشتر و تعداد زیادی dapp و ابزارهای پیشرفته، انتخاب مناسبی است. از سوی دیگر، کاردانو با فناوری‌های پیشرفته‌تر و مکانیسم اثبات سهام (PoS)، مشکلات مقیاس‌پذیری و هزینه‌های بالای اتریوم را حل کرده و بر امنیت و پایداری تمرکز دارد. اگر به دنبال اکوسیستم گسترده‌تر هستید، اتریوم بهتر است، اما اگر کارایی و هزینه‌های کمتر برایتان مهم است، کاردانو گزینه مناسبی است.  شبکه BSC یک بلاک‌چین است که برای سازگاری بین زنجیره‌ای با زنجیره بومی بایننس طراحی شده و امکان توسعه dAppهای با کارایی بالا و سایر برنامه‌های کاربردی مبتنی بر پلتفرم‌های قرارداد هوشمند را فراهم می‌کند. سولانا به عنوان یک نسل جدید از بلاک‌چین‌ها شناخته می‌شود و ادعا می‌کند که توانسته سه مشکل اصلی این حوزه را حل کند: ایجاد یک شبکه سریع و مقیاس‌پذیر بدون به خطر انداختن امنیت یا تمرکززدایی. مشابه اتریوم، سولانا نیز زیرساختی باز برای استقرار dAppها و پلتفرم‌های قرارداد هوشمند ارائه می‌دهد.

با انجام ارتقای Merge طبق برنامه‌ریزی، احتمالاً سلطه اتریوم بر بازار دیفای و قراردادهای هوشمند کاهش نخواهد یافت. اما تاخیر بیشتر در اجرای اتریوم ۲.۰ می‌تواند به عنوان یک نقطه منفی برای آینده و پیشرفت‌های اتریوم تلقی شود، و این ممکن است منجر به کاهش تسلط اتریوم و افزایش سهم بازار رقبا شود. سرمایه‌گذاران باید به بلاک‌چین‌های قرارداد هوشمند جدید که راه‌حل‌های نوآورانه‌ای برای کاستی‌های اتریوم ارائه می‌دهند، توجه داشته باشند. با افزایش تقاضا برای dappهای جدید و پروتکل‌های دیفای، همه به دنبال زیرساخت مناسبی برای ساختن آینده وب ۳.۰ خواهند بود.

چگونه بلاکچین‌های جدید رقابت با اتریوم را مدیریت می‌کنند؟

بلاکچین‌های جدید در مقابل اتریوم مانند Solana، Avalanche و Terra با استفاده از استراتژی‌های متنوعی به رقابت اتریوم و مقایسه بلاکچین‌ها نسل جدید می‌پردازند:

۱- کارایی بالا و سرعت: این بلاکچین‌ها با توجه به معماری‌ها و تکنولوژی‌های خود، بهبود قابل توجهی در کارایی و سرعت تراکنش‌ها ارائه می‌دهند. به عنوان مثال، Solana با استفاده از Proof of History (PoH)، Avalanche با consensus تحت ارزش (AVA) و Terra با Tendermint Core تلاش می‌کنند تا تراکنش‌های سریع‌تری نسبت به اتریوم فراهم کنند.

۲- هزینه کمتر تراکنش: این بلاکچین‌ها به دنبال کاهش هزینه‌های تراکنش هستند تا جذب بیشتری از کاربران و برنامه‌نویسان را به خود جلب کنند. Avalanche به عنوان مثال، با تکنولوژی consensus تحت ارزش خود (AVA)، تراکنش‌هایی با هزینه کمتر نسبت به اتریوم ارائه می‌دهد.

۳- استفاده از تکنولوژی‌های نوآورانه: بلاکچین‌های جدید در مقابل اتریوم از تکنولوژی‌های متفاوتی استفاده می‌کنند که قابلیت‌های بهبود یافته‌ای نسبت به اتریوم را دارند. به عنوان مثال، Solana با PoH و Avalanche با consensus تحت ارزش (AVA)، رویکردهای جدیدی را برای حل مشکلات سرعت و هزینه به عنوان نوآوری‌های بلاکچین ارائه می‌دهند.

۴- بازاریابی فعال و جذب اندوخته‌گران: این بلاکچین‌ها با ترویج فعال، ارائه پیشنهادهای جذاب برای توسعه‌دهندگان و کاربران، و تقویت برند خود، سعی در جلب توجه بیشتری نسبت به اتریوم دارند.

با این استراتژی‌ها، بلاکچین‌های جدید قصد دارند تا در بازار رقابت اتریوم و بلاکچین‌های نسل جدید، جایگاه خود را برجسته‌تر کنند و اتریوم را به چالش بکشند، با ارائه قابلیت‌ها و خصوصیاتی که بهبودهای محسوسی در کارایی و هزینه‌ها را ارائه می‌دهند.

بررسی پیشرفت‌های اتریوم و چالش‌های آن در برابر بلاکچین‌های جدید

بلاک‌چین‌های لایه دوم اتریوم، از جمله رول‌آپ‌های آپتیمیستیک و zk-Rollups، به وسیله پردازش تراکنش‌ها خارج از زنجیره اصلی (L1) اتریوم و ارسال داده‌های فشرده به زنجیره اصلی، بهبود‌هایی در مقیاس‌پذیری و کارایی ارائه می‌دهند. این فناوری‌ها از امنیت اتریوم بهره می‌برند و به زنجیره اصلی اجازه می‌دهند که با استفاده از امنیت اتریوم، وضعیت زنجیره لایه دوم را تأیید کند. دسترسی به داده‌ها در زنجیره‌های لایه دوم، جنبه‌ای حیاتی دارد که اطمینان از صحت تراکنش‌ها و بازسازی وضعیت (State) را به ارمغان می‌آورد. این داده‌ها برای اطمینان از شفافیت و امنیت، به‌طور منظم در اتریوم منتشر می‌شوند. در صورتی که اتریوم قطع شود، دسترسی به این داده‌ها متوقف می‌شود و این ممکن است باعث عدم توانایی در تأیید صحت تراکنش‌ها در زنجیره لایه دوم شود و حتی از بازسازی وضعیت این زنجیره لایه دوم نیز جلوگیری کند. به‌طور کلی، این امر نشان‌دهنده اهمیت بالای دسترسی به داده‌های مناسب برای ادامه عملکرد بهینه و امن زنجیره‌های لایه دوم است.

راه‌حل‌های لایه دوم به طور گسترده از پلتفرم‌های قرارداد هوشمند که در اتریوم استقرار می‌یابند، برای عملکردهای حیاتی مانند پردازش تراکنش‌ها، انتقال وضعیت، و حل اختلافات بهره می‌برند. به عنوان مثال، کانال‌های استیت از قراردادهای هوشمند در اتریوم برای باز کردن، به‌روزرسانی و بستن کانال‌های آفچین استفاده می‌کنند. اما، در صورتی که اتریوم قطع شود، این قراردادها ممکن است دچار عدم دسترسی شوند و از انجام وظایف مهم خود مانند بستن کانال‌ها و حل اختلافات بازمانده باشند. سایدچین‌ها، با اینکه در برخی موارد استقلال بیشتری دارند، هنوز به اتریوم برای امنیت و امکانات ترکیبی (Cross-chain) وابسته هستند. بنابراین، یک قطعی در اتریوم می‌تواند عملکرد و قابلیت‌های این سایدچین‌ها را تحت تأثیر قرار دهد، باعث کاهش امنیت و عملکرد آنها شود. به طور کلی، این وابستگی به اتریوم نشان‌دهنده اهمیت بالای دسترسی پایدار به قراردادهای هوشمند برای پایداری و عملکرد بهینه راه‌حل‌های لایه دوم است.

مقایسه کارمزد تراکنش‌های اتریوم و بلاکچین‌های جدید

یکی از بزرگ‌ترین افزایش‌های کارمزدها، جهش 200 درصدی بوده است. در حال حاضر، متوسط کارمزدها در شبکه اتریوم بیش از 30 دلار است. شبکه بایننس اسمارت چین، متعلق به بزرگ‌ترین صرافی ارز دیجیتال جهان، به عنوان برجسته‌ترین در رقابت اتریوم و بلاکچین‌های نسل جدید شناخته می‌شود. تراکنش‌ها در شبکه بایننس اسمارت چین بسیار سریع‌تر و با کارمزد کمتر نسبت به اتریوم انجام می‌شوند. بر اساس داده‌های موجود، تراکنش‌های کاربران در این شبکه در عرض 3 ثانیه و با کارمزد 0.05% صورت می‌گیرد.

با استفاده از پالیگان، تمام هزینه‌های اتریوم، از جمله هزینه‌های انتقال ارز و پلتفرم‌های قرارداد هوشمند، خارج از زنجیره اصلی اتریوم انجام می‌شود. در زمان استفاده از شبکه پالیگان، نیازی به ثبت همه تراکنش‌ها بر روی زنجیره اصلی اتریوم نیست، که این امر موجب افزایش سرعت تراکنش‌ها و کاهش کارمزد آن‌ها می‌شود. به عبارت دیگر، پالیگان با کاهش هزینه‌های بالای اتریوم، به بهبود عملکرد این شبکه کمک می‌کند.

یکی از ویژگی‌های برجسته این شبکه، رایگان بودن هزینه‌های انتقال است و تراکنش‌ها با سرعت بسیار بالایی انجام می‌شوند. با این حال، اکثر کیف پول‌های ترون هزینه‌ای بابت انتقال از کاربران دریافت می‌کنند تا هزینه‌های نگهداری و توسعه شبکه را پوشش دهند. شبکه ترون توانایی انجام 2100 تراکنش در هر ثانیه را دارد، در حالی که شبکه اتریوم تنها 25 تراکنش و بیت‌کوین کمتر از 5 تراکنش در ثانیه انجام می‌دهند. بسیاری از صرافی‌ها و کیف پول‌ها برای برداشت ترون، هیچ کارمزدی دریافت نمی‌کنند،

کاربران شبکه بیت‌کوین می‌توانند کارمزد تراکنش‌ها را به صورت دستی تنظیم کنند. در حالی که ارسال بیت‌کوین با کارمزد نزدیک به صفر امکان‌پذیر است، احتمال تأیید چنین تراکنش‌هایی توسط استخراج‌کنندگان بسیار کم است. کارمزدهای بیت‌کوین بر اساس اندازه تراکنش (بر حسب بایت) محاسبه می‌شود، نه مقدار بیت‌کوین ارسال شده. به عنوان مثال، اگر اندازه تراکنش یک کاربر 400 بایت و متوسط کارمزد 80 ساتوشی به ازای هر بایت باشد، کاربر باید 32000 ساتوشی برای تأیید تراکنش پرداخت کند. با افزایش ترافیک شبکه و تقاضا برای ارسال بیت‌کوین، کارمزدها نیز افزایش می‌یابد و ماینرها تراکنش‌ها را بر اساس میزان کارمزد اولویت‌بندی می‌کنند، بنابراین تراکنش‌هایی با کارمزد کمتر از اولویت کمتری برای تأیید برخوردارند.

پیش‌بینی آینده اتریوم و بلاکچین‌های نسل جدید

تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند که قیمت اتریوم در سال ۲۰۲۴ بین ۳,۹۰۰ دلار تا ۴,۷۰۰ دلار متغیر خواهد بود و میانگین قیمت آن حدود ۴,۰۰۰ دلار است. در جدول پیش‌بینی قیمت‌ها، ماه‌های مارس با میانگین قیمت ۳,۰۶۹ دلار و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) ۱۰.۳ درصد، ژوئن با میانگین قیمت ۲,۶۴۸ دلار و ROI ۴.۷ درصد، ژوئیه با میانگین قیمت ۳,۰۴۹ دلار و ROI ۹.۵ درصد و سپتامبر با میانگین قیمت ۲,۴۹۶ دلار و ROI ۸.۶ درصد روند مثبت دارند.

در مقابل، ماه‌های اکتبر تا دسامبر کاهش قیمت و ROI منفی را نشان می‌دهند: اکتبر با میانگین قیمت ۲,۰۷۱ دلار و ROI منفی ۲۶.۶ درصد، نوامبر با میانگین قیمت ۲,۰۶۰ دلار و ROI منفی ۲۵.۷ درصد، و دسامبر با میانگین قیمت ۲,۰۹۵ دلار و ROI منفی ۲۵.۱ درصد. به طور کلی، تحلیلگران معتقدند که اتریوم در ماه‌های آخر سال ۲۰۲۴ با کاهش قیمت مواجه خواهد شد. در نسل سوم بلاکچین، مشکلات اساسی نسخه‌های قبلی، از جمله مشکلات مقیاس‌پذیری و کاهش سرعت انجام تراکنش‌ها، بهبود یافته است. این نسل به دنبال بهبود قابلیت‌های اصلی بلاکچین بوده است، از جمله مقیاس‌پذیری، تعمیم‌پذیری، و افزایش سرعت انجام تراکنش‌ها. این بهبودات باعث افزایش قدرت و سرعت شبکه برای انجام معاملات شده است. علاوه بر این، نسل سوم بلاکچین تمرکز خود را بر روی بهبود مدیریت، افزایش حریم شخصی و ناشناس بودن کاربران نیز گذاشته است، که این امور نیز بهبود یافته و بهترین شرایط را برای استفاده از این فناوری فراهم می‌کند.

پیش‌بینی آینده اتریوم و بلاکچین‌های نسل جدید

در نسل سوم بلاکچین، اهمیت سرعت بالا، به‌ویژه در کشورهای پیشرفته، به عنوان یکی از نقاط ضعف اساسی سیستم‌های مالی قدیمی تلقی می‌شود که در تراکنش‌های نسل اول واضح بود. این مشکل در نسل سوم بلاکچین بهبود یافته است. با این حال، مشکل بعدی که قابلیت همکاری نامیده می‌شود، همچنان وجود داشته و این به معنای امکان انجام معاملات در شبکه‌های مختلف است. برای مثال، این مشکل مشابه موضوع متفاوت بودن شارژرهای گوشی‌های سامسونگ و اپل است که نمی‌توان با یک شارژر، هر دو را شارژ کرد.

نسل‌های مختلف بلاکچین هنوز قابلیت همکاری کامل با یکدیگر را ندارند، اما پروژه‌هایی مانند کاردانو و پولکادوت راهکارهایی برای حل این مشکل ارائه داده‌اند. به طور کلی، در نسل سوم بلاکچین، این مشکل به طور قابل توجهی کاهش یافته است. در این نسل، پروژه‌های متعددی مانند EOS، Cardano و Algorand به وجود آمده‌اند که هدف آنها بر آورده کردن نیازهایی همچون مقیاس‌پذیری، امنیت، و تمرکززدایی است که در نسل‌های قبلی وجود داشتند.

تحلیل قیمت آربیتروم برای دوره تا سال ۲۰۳۰ نشان می‌دهد که این رمزارز قادر خواهد بود تا رشد قابل توجهی داشته باشد، با انتظار کمترین قیمت حدود ۰.۸۸ دلار در سال ۲۰۲۴ و بیشترین قیمت حدود ۹.۱۵ دلار در سال ۲۰۳۰. تحلیل‌ها نشان می‌دهند که قیمت آربیتروم به طور مداوم در این بازه زمانی افزایش خواهد یافت، با نوسانات متناسب با شرایط بازار و تغییرات در تکنولوژی و کاربردهای آن. این پیش‌بینی‌ها بر اساس داده‌های تاریخی و تحلیل‌های بازار صورت گرفته‌اند، با این حال، همواره باید به دقت و با استفاده از ابزارهای تحلیلی مناسب، تصمیمات سرمایه‌گذاری در این زمینه اتخاذ شود.

تأثیر نوآوری‌های بلاکچین‌های جدید بر اکوسیستم اتریوم

توسعه‌دهندگان آربیتروم با ارتقاء Nitro، آخرین بروزرسانی شبکه اصلی خود، بهبودهای چشمگیری در عملکرد و مقیاس‌پذیری شبکه را ایجاد کرده‌اند. Nitro با پیاده‌سازی روش‌های نوین، تراکنش‌ها را سریع‌تر و با هزینه کمتری انجام می‌دهد، که این بهبود قابل توجهی در بهره‌وری و کارایی شبکه ایجاد می‌کند. این ساختار الهام گرفته از ماشین مجازی اتریوم است، اما با حل مشکلات موجود در EVM، هزینه تراکنش‌ها را به شکل قابل توجهی کاهش داده است. علاوه بر این، آربیتروم با ارائه راهکارهای نوین، فضای امنی را برای پیشرفت‌های اتریوم فراهم کرده است تا بتواند برنامه‌های نسل جدیدتر را وارد دنیای نوآوری‌های بلاکچین کند. پروژه‌هایی چون آربیتروم رول آپ، AnyTrust، Orbit و Stylus نشان دهنده تعهدات آربیتروم به توسعه و بهبود اکوسیستم بلاکچین هستند. این پروژه‌ها با تمرکز بر مقیاس‌پذیری، کاهش هزینه تراکنش‌ها، و افزایش امنیت، به توسعه شبکه‌ی آربیتروم و بهبود تجربه توسعه‌دهندگان کمک می‌کنند.

بازار ارزهای دیجیتال، از زمان شروع با بلاکچین بیت کوین در سال 2009، به شکل چشمگیری گسترش یافته است و به یکی از بهترین برآیندهای سرمایه‌گذاری تبدیل شده است. در ۱۴ سال گذشته، بازار کریپتو برای سرمایه‌گذاران به دلیل رشد چند هزار درصدی در دوره‌های صعودی جذابیت زیادی داشته است. اما در شرایط نزولی، این بازار نیز توانایی از دست دادن تا ۹۰ درصد ارزش خود را دارد، که نشان از ولرمتر بالایی است که هنوز برای این بازار نوپا وجود دارد. پیش‌بینی دقیق آینده ارزهای دیجیتال به دلیل شرایط نوپایی و عدم پیشینه کافی این بازار، ممکن نیست، اما عوامل متعددی در آینده این بازار تاثیرگذار هستند.

همانطور که می‌دانید، آینده ارزهای دیجیتال به صورت دقیق قابل پیش‌بینی نیست. با این حال، معیارهایی وجود دارند که می‌توانند به عنوان مبنایی برای ارزیابی و پیش‌بینی آینده این بازار عمل کنند. در ادامه به مهم‌ترین عوامل موثر در رشد بازار ارزهای دیجیتال خواهیم پرداخت. یکی از مهم‌ترین عوامل که می‌تواند به عنوان محرکی برای رشد بازار ارزهای دیجیتال باشد، میزان پذیرش این فناوری توسط جامعه است. هر چقدر که این ارزها بیشتر در جامعه پذیرفته شوند، رشد آن‌ها نیز بیشتر خواهد بود. عوامل زیر می‌توانند به افزایش پذیرش عمومی کمک کنند:

- قانون‌گذاری: اگر حوزه ارزهای دیجیتال به درستی توسط دولت‌ها قانون‌گذاری شود، اعتماد عمومی و تمایل به فعالیت در این حوزه افزایش خواهد یافت. کاهش محدودیت‌ها و فراهم شدن زیرساخت‌های قانونی، از جمله عوامل مهم در آینده ارزهای دیجیتال است.

- افزایش کاربرد: هر چقدر که استفاده از ارزهای دیجیتال گسترده‌تر شود، ارزش آن‌ها نیز افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال، توسعه پلتفرم‌های قرارداد هوشمند توسط اتریوم و نسل دوم بلاکچین‌ها و نسل سه باعث افزایش کارایی و رشد این بازار شده است.

- پذیرش توسط فروشگاه‌ها: پذیرش ارزهای دیجیتال توسط فروشگاه‌های بزرگ نیز می‌تواند به عنوان عاملی موثر در افزایش پذیرش عمومی و رشد بازار ارزهای دیجیتال عمل کند.

این عوامل به طور مشترک می‌توانند به رشد پایدار بازار ارزهای دیجیتال کمک کنند، اما همچنین باید توجه داشت که این بازار همچنان با ابهامات و تحدیداتی همراه است که می‌تواند تاثیرات منفی نیز داشته باشد.

چالش‌ها و فرصت‌های اتریوم در برابر رقبای جدید بلاکچین

اتریوم در سال ۲۰۱۵ به عنوان جایگزینی برای بیت کوین وارد صحنه شد و با معرفی پلتفرم‌های قرارداد هوشمند، نقش بسیار مهمی در تحول و توسعه فضای کریپتو ایفا کرد. این پلتفرم امکان ایجاد برنامه‌های غیرمتمرکز را برای توسعه‌دهندگان فراهم کرد و به کاربران این امکان را داد تا از فناوری و نوآوری‌های بلاکچین در دنیای واقعی بهره‌مند شوند. با تقویت شور و شوق ارائه ICO در سال ۲۰۱۷، اتریوم به سرعت رشد کرد و برنامه‌های غیرمتمرکز در شبکه ظهور یافتند، که منجر به رشد قابل توجه قیمت توکن اصلی آن، ETH، شد. با این وجود، پذیرش گسترده اتریوم همراه با چالش‌هایی نظیر مقیاس‌پذیری ناکافی و هزینه‌های بالای تراکنش‌ها نیز همراه بوده است، که نیازمند راه‌حل‌های مناسب برای بهبود عملکرد و اقتصاد شبکه است.

مقایسه سرعت و مقیاس‌پذیری اتریوم و بلاکچین‌های جدید

عدم مقیاس‌پذیری همواره یکی از بزرگترین چالش‌های فناوری بلاکچین بوده است، و در مورد اتریوم این چالش به شدت واضح است. با رشد نامتعادل حجم تراکنش‌ها از طریق ICO و DeFi، شبکه اتریوم مواجه با مشکلات جدی مانند کندی در پردازش و بالا رفتن کارمزدهای تراکنش‌ها شده است. در حال حاضر، اتریوم قادر است حدود ۱۵ تا ۳۰ تراکنش در ثانیه را پردازش کند، که با توجه به نیازهای بالای برنامه‌های غیرمتمرکزی مانند بازی‌ها و صرافی‌های دی‌فای، این ظرفیت کافی نیست. این وضعیت منجر به ازدحام شبکه و تاخیر در تأیید تراکنش‌ها شده و از پذیرش گسترده‌تر اتریوم در موارد کاربردی مختلف بازداشته است.

به علاوه، این مشکلات ناشی از عدم توانایی شبکه اتریوم در افزایش پذیرش بیشتر و رشد از آنجا که مدل مقیاس‌پذیری و اقتصادی آن در مواجهه با نیازهای واقعی کاربران و برنامه‌های دی‌فای کافی نبوده است. زمانی که اتریوم برای اولین بار راه‌اندازی شد، امیدواری وجود داشت که با افزایش اندازه نودها، تعداد تراکنش‌های قابل پردازش در هر ثانیه نیز افزایش خواهد یافت. نودها به عنوان شرکت‌کنندگان فعال شبکه، بلاکچین را اجرا کرده و داده‌های آن را ذخیره می‌کنند. اما این افزایش اندازه نودها ممکن است به جای حل مشکلات مقیاس‌پذیری، منجر به تمرکز قدرت در دسترس چند نهاد قدرتمند شود.

بایستی توجه داشت که امروزه افزایش اندازه بلاک برای بهبود مقیاس‌پذیری یک شبکه دیگر از موضوعات گذشته است. در سال‌های اخیر، بحث‌ها در مورد راهکارهایی مانند لایه‌های دوم و رول آپ به عنوان راه‌حل‌هایی برای ارتقای مقیاس‌پذیری شبکه بدون نیاز به مرکزیت بیشتر شده‌اند. با این حال، ترس از تمرکز همچنان وجود دارد، به خصوص با توجه به انتقال اخیر مکانیسم اجماع شبکه اتریوم از PoW به PoS.

از ابتدای پیدایش خود، شبکه سولانا با تمرکز بر افزایش مقیاس پذیری و کارمزدهای پایین، جذب بسیاری از کاربرانی که توانایی انجام تراکنش‌های زیاد در شبکه اتریوم را ندارند، شد. با این حال، این تراکنش‌های پایین بارها به مشکلاتی برای نودهای اعتبارسنج سولانا منجر شد و باعث قطعی‌های سراسری در شبکه شد. سولانا با بهره‌گیری از روش‌های نوآورانه مانند مکانیزم اجماع اثبات تاریخچه (Proof of History)، توانسته است سرعت بالایی را در پردازش تراکنش‌های خود داشته باشد، که این تا 65 هزار تراکنش در ثانیه می‌رسد، یک عدد بسیار قابل توجه. علاوه بر این، این مکانیزم به افزایش امنیت سولانا نیز کمک کرده و آن را به یکی از بلاکچین‌های قابل اعتماد و موثر در صنعت تبدیل کرده است.

البته در ابتدا با مشکلات امنیتی مواجه شد، اما توسعه‌دهندگان موفق شدند نقاط ضعف را برطرف کنند. سولانا در ابتدا با عملکردی بسیار جذاب و وعده‌های خوشایندی که به کاربران داده بود، توانست به عنوان رقیبی جدی در رقابت اتریوم و بلاکچین‌های نسل جدید ظاهر شود. اما مشکلات زیرساختی آن از پیشرفت درازمدت جلوگیری کردند، که این فراز و نشیب را در نمودار کوین سولانا به خوبی نمایش می‌دهد.

تفاوت‌های امنیتی بین اتریوم و بلاکچین‌های نسل جدید

حریم خصوصی در شبکه‌های بلاکچین لایه ۱، از جمله اتریوم، تقریباً وجود ندارد که این موضوع یکی از مشکلات اساسی آنهاست. اتریوم به عنوان یک بلاکچین کاملاً شفاف شناخته می‌شود، به این معنی که هر تراکنش و تعاملی که روی آن انجام می‌شود، نه تنها در دفترکل ثبت می‌شود، بلکه برای عموم قابل دسترسی است. این شفافیت ممکن است در برخی موارد مورد تقدیر قرار گیرد، اما برای بازیکنان نهادی و تریدرهای دیفای، به خصوص، می‌تواند به یکی از نقاط ضعف اساسی این بلاکچین تبدیل شود. رول‌آپ‌های Zero-knowledge که بر روی اتریوم پیاده‌سازی می‌شوند، تا حدودی مشکلات حریم خصوصی را حل کرده‌اند، اما این راه حل‌ها نمی‌توانند به عنوان بلاکچین‌های سنتی پایدار بمانند.

بسیاری از آن‌ها محدودیت‌هایی دارند و قادر به پشتیبانی از استقرار پلتفرم‌های قرارداد هوشمند نیستند. به عنوان مثال، zkEVMها هنوز در مرحله توسعه قرار دارند، و بدون سازگاری با EVM، امکان پذیرش انبوه راه حل‌های حریم خصوصی لایه ۲ غیرممکن می‌سازد.

پروتکل اجماع تزوس، که به عنوان «اثبات کار سیال» (liquid proof-of-stake) نیز شناخته می‌شود، از نوع اثبات سهام نمایندگی‌شده (DPoS) است. مطالعات نشان داده‌اند که تزوس، با وجود اینکه به اندازه اتریوم در مورد تمرکز غیرمتمرکز نیست، اما نسبت به بسیاری از سایر بلاک‌چین‌های بر پایه DPoS، از طریق عدم در نظر گرفتن سقف برای تعداد نودها، بیشتر غیرمتمرکز است. این ویژگی می‌تواند به دلیلی باشد که تزوس به عنوان یک بلاک‌چین با پتانسیل تقسیم کاری بیشتر در نظارت و اجرای شبکه معرفی شود. رقابت بین تزوس و اتریوم ۲.۰ بیشتر بر سر مسائل مانند امنیت و توان عملیاتی خواهد بود. تفاوت اصلی بین این دو پلتفرم احتمالاً به مدل نظارتی درون‌زنجیره تزوس باز می‌گردد، که این ویژگی می‌تواند تأثیر زیادی بر ایجاد یک سیستم غیرمتمرکز و مقیاس پذیر داشته باشد.

پلتفرم RSK در اواخر سال ۲۰۱۷ با هدف افزودن قابلیت‌های قرارداد هوشمند به شبکه بیت‌کوین راه‌اندازی شد و با این تعامل، موجب سروصدا و هیجان زیادی در جامعه بلاک‌چین شد. این پلتفرم با ظرفیتی که می‌توانست صدها تراکنش در ثانیه را پردازش کند، به عنوان یکی از چالش‌های اصلی برای اتریوم در مورد مقیاس‌پذیری شناخته می‌شد.

همچنین، RSK از استخراج ترکیبی با بیت‌کوین بهره می‌برد. استخراج ترکیبی یعنی اینکه دو ارز دیجیتال به طور هم‌زمان و بدون کاهش توان پردازشی استخراج می‌شوند. در حال حاضر، این فرایند استخراج تا ۴۸ درصد از کل توان هشینگ شبکه بیت‌کوین را شامل می‌شود. علاوه بر این، RSK به عنوان یک رقیب قوی برای رقابت اتریوم و نوآوری‌های بلاکچین‌های نسل جدید از نظر تأمین امنیت شبکه از طریق تمرکززدایی محسوب می‌شود.

تفاوت‌های امنیتی بین اتریوم و بلاکچین‌های نسل جدید

تحلیل تخصصی ویژگی‌ها و مزایای بلاکچین‌های جدید در برابر اتریوم

اتریوم به عنوان یک بستر بلاک‌چین منبع باز، به کاربران اجازه می‌دهد که بدون دخالت اشخاص ثالث، برنامه‌های غیرمتمرکز را بسازند و اجرا کنند. این زیرساخت معروف به قابلیت‌های قرارداد هوشمند و ارسال و دریافت ارزش در سراسر جهان استفاده می‌شود. با اتریوم، کاربران می‌توانند به راحتی معاملات مالی را انجام دهند، بازی‌ها و برنامه‌های دیگری را اجرا کنند که از نظر امنیتی به روش‌های رمزنگاری محافظت شده‌اند و داده‌های آن‌ها را نمی‌توان سرقت کرد. از اتر (ETH) به عنوان ارز دیجیتال بومی استفاده می‌شود که برای پرداخت هزینه‌های تراکنش و خدمات محاسباتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اتریوم به عنوان یک بستر پرکاربرد، از امکاناتی مانند تغییرناپذیری داده‌ها، امنیت بالا، و عدم وقفه در عملکرد برنامه‌های غیرمتمرکز خود بهره می‌برد. در ادامه به مقایسه بلاکچین‌ها می‌پردازیم.

  • شبکه بلاک‌چین Stellar به عنوان یک پلتفرم باز برای ذخیره و انتقال پول معروف است که به کاربران امکان ایجاد، انتقال، و تجارت تمثال‌های دیجیتالی از انواع مختلف پول اعم از دلار، بیت‌کوین و سایر ارزهای ارزشمند را فراهم می‌کند. این بلاک‌چین بدون صاحبیت است و تمام افرادی که در آن فعالیت می‌کنند، به طور مشترک مالک هر چیزی هستند که در دفتر کل Stellar وجود دارد. این زیرساخت در یک شبکه غیرمتمرکز و باز اجرا می‌شود و روزانه میلیون‌ها تراکنش را پردازش می‌کند. شبکه Stellar برای حفظ همگام‌سازی و اعتبار دفتر کل خود به بلاک‌چین وابسته است. این بلاک‌چین دارای یک ارز دیجیتال بومی است که برای انجام معاملات و ایجاد حساب‌ها استفاده می‌شود. با استفاده از پروتکل اجماع خود، Stellar اطمینان حاصل می‌کند که معاملات به طور معتبر و در زمان کوتاهی به روزرسانی می‌شوند، و هزینه کمی برای جلوگیری از کلاهبرداری در شبکه تعیین می‌شود.
  • Tezos یک پلتفرم بلاک‌چین منبع باز برای دارایی‌ها و برنامه‌های غیرمتمرکز است که توانایی تکامل خود را از طریق ارتقاء پروتکل اصلی و فرآیند اصلاح را به دست ذینفعان یا سهامداران شبکه می‌دهد. این بلاک‌چین از یک دفتر کل رمزنگاری با قابلیت اصلاح خود بهره می‌برد که به دلیل این ویژگی، بدون نیاز به ایجاد هارد فورک می‌تواند به روز شود، برخلاف بیت‌کوین و اتریوم که نیاز به هارد فورک برای ارتقاء دارند. Tezos همچنین از تایید رسمی و پلتفرم‌های قرارداد هوشمند پشتیبانی می‌کند و با استفاده از زبان برنامه‌نویسی Michelson، قابلیت اجرای قراردادهای هوشمند را فراهم می‌کند که این ویژگی آن را به یک ترکیب از دوش و اتریوم تبدیل می‌کند. حکمرانی درون شبکه ای تزوس به دارندگان کوین‌ها امکان می‌دهد که در مدیریت پروتکل شرکت کنند و تغییرات کد را از طریق رای گیری اعمال کنند.
  • ترون یک بستر بلاک‌چین با معماری سه لایه است که برای ارائه امکانات مقیاس‌پذیری بالا، دسترسی سریع و قابلیت اجرای برنامه‌های غیرمتمرکز طراحی شده است. با استفاده از ماشین مجازی ترون (TVM)، این بلاک‌چین قابلیت اجرای همه قراردادهای هوشمند که در آن قرار می‌گیرند، را داراست، از جمله قراردادهایی که بر پایه ماشین مجازی اتریوم (EVM) اجرا می‌شوند. از جنبه‌های دیگر، TVM به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد تا به راحتی و با هزینه کمتر، برنامه‌های خود را ایجاد و مستقر کنند. این سیستم با معماری سبک وزن، منابع را بهینه کرده و عملکرد بهتری را در اختیار کاربران و توسعه‌دهندگان قرار می‌دهد.
  • EOS یکی از پلتفرم‌های بلاک‌چین منبع باز و قابل تنظیم است که برای اجرای و پشتیبانی از برنامه‌های دیجیتالی بهینه شده است. این پلتفرم با استفاده از ++C طراحی شده و از مقیاس‌پذیری بسیار بالا برخوردار است، که این امکان را به DApp‌ها می‌دهد که میلیون‌ها تراکنش را در ثانیه پردازش کنند. EOS از قابلیت ارتقا پذیری برخوردار است، به این معنا که توسعه‌دهندگان می‌توانند برنامه‌های خود را بدون ایجاد باگ و با اصلاحات منطقی به روزرسانی کنند، همچنین ویژگی‌های جدید را اضافه و تغییر دهند. EOS با این ویژگی‌ها به عنوان یک زیرساخت قدرتمند برای اپلیکیشن‌های دیجیتالی و خدمات وبی، از جمله DApp‌های ذخیره‌سازی ابری، احراز هویت کاربر و قراردادهای هوشمند مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • Binance Smart Chain (BSC) یک بستر بلاک‌چین مستقل است که به طور موازی با Binance Chain اجرا می‌شود، اما با قابلیت‌های قراردادهای هوشمند سازگار با اتریوم. این بلاک‌چین امکان انتقال و توسعه دارایی‌های دیجیتال و DApp‌ها را فراهم می‌کند و بر اساس سیستم اجماع "اثبات قدرت مشارکت شده" کار می‌کند. BSC به کاربران اجازه می‌دهد تا با استفاده از تراکنش‌های سریع و هزینه‌ی کم، از این زیرساخت برای تجارت و تبادل دیجیتال استفاده کنند.
  • کاردانو، به عنوان یک پلتفرم بلاک‌چین نسل سوم، ارائه‌دهنده زیرساخت‌های منصفانه و انعطاف‌پذیر برای برنامه‌های کاربردی اجتماعی و مالی است. این پروتکل با استفاده از زبان برنامه‌نویسی Haskell طراحی شده است، که امکان ارائه روش‌های تأیید کد مطمئن و گسترده را فراهم می‌کند. کاردانو در حال ساخت یک پلتفرم قرارداد هوشمند است که با ویژگی‌های پیشرفته‌تری نسبت به پروتکل‌های قبلی، عمل می‌کند و به عنوان یک محیط امن برای توسعه DApp‌های سازمانی شناخته می‌شود.
  • Polkadot یک پلتفرم بلاک‌چین است که به بلاک‌چین‌های مختلف اجازه می‌دهد به‌طور مستقل در یک شبکه عمل کنند و هم‌زمان از یک اکوسیستم امنیتی مشترک بهره‌مند شوند. این پلتفرم محیطی چند زنجیره‌ای برای ثبت و پردازش بین زنجیره‌ای فراهم می‌کند و می‌تواند داده‌ها را بین زنجیره‌های بلاک‌چین باز، عمومی، بدون مجوز و خصوصی منتقل کند. Polkadot از بلاک‌چین‌های ناهمگن به نام‌های parathreads و parachains تشکیل شده و زنجیره اصلی آن (Relay Chain) این زنجیره‌ها را ایمن می‌سازد. این پلتفرم با استفاده از WebAssembly (Wasm) و شبکه libp2p اجرا می‌شود و به زبان‌های Rust، Golang و ++C برنامه‌نویسی شده است.
  • Solana یک پلتفرم بلاک‌چین امن، سریع و مقاوم است که زیرساخت باز مورد نیاز برای پذیرش جهانی را فراهم می‌کند. این پلتفرم قادر به پشتیبانی از 50,000 تراکنش در ثانیه است و با استفاده از 200 گره اعتبارسنج، هر 400 میلی‌ثانیه یک بلاک جدید ایجاد می‌کند. سولانا از مکانیسم اجماع اثبات تاریخ استفاده می‌کند که به جای تعیین زمان معاملات، ترتیب نسبی آن‌ها را مشخص می‌کند، که این امر باعث انعطاف‌پذیری و امنیت بیشتر می‌شود.
  • Polygon یک پلتفرم و زیرساخت بلاک‌چین است که توسعه و اتصال شبکه‌های بلاک‌چین سازگار با اتریوم را امکان‌پذیر می‌سازد. این پروتکل، شبکه‌های قدرتمند بلاک‌چین و اتریوم را در یک سیستم چند زنجیره‌ای ترکیب کرده و به رفع نقاط ضعف بلاک‌چین مانند سرعت کم و هزینه بالای گس می‌پردازد، بدون اینکه امنیت را به خطر بیاندازد.
  • آوالانچ یک پلتفرم بلاک‌چین سریع، ایمن و مقیاس‌پذیر است که برای ایجاد، انتقال و تجارت دارایی‌های دیجیتالی طراحی شده است. این پلتفرم سه هدف اصلی دارد: نوآوری‌های بلاکچین کاربردی، استقرار برنامه‌های غیرمتمرکز مقیاس‌پذیر، و ایجاد دارایی‌های دیجیتالی پیچیده با قوانین و قراردادهای سفارشی.
  • IOTA یک دفتر کل توزیع شده منبع باز برای اینترنت اشیا است که از سیستم DAG یا تنگل برای ذخیره تراکنش‌ها استفاده می‌کند. این پلتفرم با حذف بلوک‌ها و ماینرها و تأیید دو معامله دیگر هنگام ارسال یک تراکنش، تبادل امن داده‌ها و ارزش را بدون هزینه اضافی فراهم می‌کند. IOTA نقش مهمی در انقلاب صنعتی نسل بعدی دارد و ارتباطات اقتصادی بین ماشین‌ها و اقتصاد انسانی را ممکن می‌سازد.
  • NEO یک پلتفرم بلاک چین منبع باز است که توسعه برنامه‌های غیرمتمرکز (dApp) را تسهیل می‌کند و مدیریت دارایی‌ها را از طریق قراردادهای هوشمند خودکار و دیجیتالی می‌سازد. این پلتفرم زیرساخت‌هایی مانند اوراکل‌ها و ذخیره‌سازی غیرمتمرکز را ارائه می‌دهد و با هدف ایجاد یک شبکه باز و غیرمتمرکز برای اقتصاد هوشمند طراحی شده است.
  • Algorand یک پلتفرم بلاک چین برجسته است که برای تسریع همگرایی بین منابع مالی سنتی و غیرمتمرکز طراحی شده است. با استفاده از مکانیزم اجماع اثبات سهام خالص، امنیت، مقیاس‌پذیری، سرعت، قطعیت و عدم تمرکز را تضمین می‌کند. بلوک‌ها در عرض چند ثانیه نهایی می‌شوند، و توان تراکنش بالای آن با شبکه‌های مالی بزرگ قابل مقایسه است. پروتکل بیزانسی آن می‌تواند تعداد زیادی کاربران مخرب را تحمل کند تا زمانی که کاربران صادق اکثریت سهام سیستم را در اختیار دارند.

جمع‌بندی

در این مطالعه، به بررسی و معرفی چندین پلتفرم و مقایسه بلاکچین‌ها پرداختیم که هر کدام ویژگی‌ها و قابلیت‌های منحصر به فردی دارند. سولانا با سرعت بالا و مقاومت در برابر مخفی‌کاری، پلتفرمی ایده‌آل برای برنامه‌هایی است که نیازمند پردازش سریع و امن هستند. پالیگان با ترکیب بلاک‌چین‌های مختلف و اتریوم، بهبود مسائل مانند هزینه بالا و کندی در تراکنش‌ها را فراهم می‌آورد. آوالانچ به عنوان یک بستر قابل تنظیم و ایمن برای تجارت دارایی‌های دیجیتال و ایجاد برنامه‌های غیرمتمرکز شناخته می‌شود. آیوتا با استفاده از سیستم عامل DAG برای اینترنت اشیا، معاملات امن و بدون هزینه اضافی را فراهم می‌کند. نئو با تمرکز بر دارایی‌های دیجیتال و قراردادهای هوشمند، یک پلتفرم مناسب برای توسعه برنامه‌های غیرمتمرکز است. الگورند با مکانیزم اجماع اثبات سهام و امنیت بالا، امکان تراکنش‌های فوری و امن را فراهم می‌آورد. هر یک از این پلتفرم‌ها با ویژگی‌ها و مزایای خاص خودشان، به توسعه و استفاده از فناوری بلاک‌چین در صنایع مختلف کمک می‌کنند.

دیدگاه کاربران

دیگران در مورد این پست چه میگویند

دیدگاه شما چیست

دیدگاه خود در مورد این پست را با دیگران به اشتراک بگذارید

استفاده از کلمات و محتوای توهین‌آمیز و غیراخلاقی به هر روشی یا شخصی ممنوع است.
انتشار مطالب غیراقتصادی، تبلیغ سایت، کانال، اطلاعات تماس و لینک‌های نامرتبط، غیرمجاز است.
درصورت تخطی از قوانین‌ مذکور پیام حذف شده، حساب کاربری شما مسدود و از طریق مراجع قانونی پیگیری می‌گردد.

هنوز حساب کاربری ندارید؟

برای ارسال دیدگاه خود میبایست ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

ورود به حساب
Inline