پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری در واقع یک راهبرد سرمایهگذاری است که با هدف کاهش ریسک و افزایش عایدی، داراییها را در بخشهای مختلف سرمایهگذاری متنوع میکند. این راهبرد بر اساس اصل تنوع سرمایهگذاری عمل میکند، به این معنا که سرمایهگذار به جای گذاشتن همه سرمایه خود در یک دارایی، سعی میکند سرمایه خود را در چندین دارایی مختلف توزیع کند. این اقدام باعث کاهش ریسک سرمایهگذاری میشود، زیرا احتمال اینکه همه داراییها همزمان از ارزش خود بکاهند، کمتر میشود. یک پرتفوی متنوع ممکن است شامل داراییهای مختلفی مانند سهام، اوراق قرضه، سرمایهگذاری در بازار ارز، مشاغل املاک، صندوقهای سرمایهگذاری، و حتی سرمایهگذاری در زمینههای مختلف مانند صنعت، فناوری، مصرفی، و غیره باشد. این تنوع به سرمایهگذار امکان میدهد که بهترین فرصتهای سرمایهگذاری را شناسایی کند و در عین حال، ریسک خود را کنترل کند.
برای پاسخ به این سوال که پرتفوی چیست؟ باید گفت پرتفو یا سبد سهام، مثل یک سبد مخلوط از میوههاست. وقتی شما میخواهید میوه بخرید، ممکن است تنوعی از میوهها را انتخاب کنید، مثلاً سیب، پرتقال، انگور، و هلو. به جای اینکه فقط سیب یا فقط انگور بخرید، شما انواع مختلفی از میوهها را انتخاب میکنید که به شما انرژی و مواد مغذی مختلفی را میدهد.
پرتفو نیز همینطور است، اما به جای میوه، شما سهام یا سایر داراییهای مالی را انتخاب میکنید. به جای اینکه تمام پول خود را در یک سهم یا یک دارایی قرار دهید، شما سهام مختلفی را انتخاب میکنید و آنها را به یک سبد میچینید. این سبد سهام ممکن است شامل سهام شرکتهای مختلف از صنایع مختلف، اوراق قرضه، طلا، یا هر دارایی دیگری که شما تمایل دارید در آن سرمایهگذاری کنید، باشد.
فرض کنید شما سرمایهگذاری کردهاید و تنها سهام شرکت بستنی سازی را خریداری کردهاید. در زمستانها، زیرا هوا سرد است، فروش بستنی کاهش مییابد و شما از این شرکت کمتر درآمد کسب میکنید. حالا شما به دنبال راهی هستید تا درآمدتان را در زمستانها افزایش دهید. برای این کار، تصمیم میگیرید سهام یک شرکت چترسازی را نیز بخرید. در فصلهای بارانی، مردم به دلیل بارش بیشتر نیاز به چتر دارند و فروش چتر افزایش مییابد. پس حالا شما همچنان از فروش سهام شرکت بستنی سازی کسب درآمد میکنید، اما با خرید سهام چترسازی، در زمستانها درآمدتان را افزایش میدهید. این عمل به اصطلاح "ساختن پرتفو" یا "تشکیل سبد سهام" است. به جای اینکه تمام سرمایه خود را در یک سهم یا یک شرکت قرار دهید، شما آن را بین چندین دارایی یا سهام مختلف تقسیم میکنید تا ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید و در عین حال بازدهی بهتری را بدست آورید.
ضربالمثل "همه تخممرغها را در یک سبد نگذارید" هم به همین موضوع اشاره دارد. اگر تمام سرمایه خود را در یک دارایی یا یک شرکت قرار دهید، اگر آن دارایی یا شرکت بیشتر از حد مورد انتظار آسیب ببیند، خسارت بزرگی ممکن است وارد شود. اما اگر داراییهای مختلفی در پرتفو داشته باشید، احتمالاً در صورت بروز مشکل در یکی از آنها، داراییهای دیگر میتوانند زیان را جبران کنند و شما ریسک کلی سرمایهگذاریتان را کاهش دهید.
پرتفوی به زبان ساده به ترکیبی از داراییها گفته میشود که افراد برای سرمایهگذاری تشکیل میدهند. مدیریت پرتفوی، به مطالعه تمام جنبههای پرتفولیو و بهرهبرداری از استراتژیهای مناسب برای کنترل ریسک و به دست آوردن بازده مطلوب اطلاق میشود.
قانون اول مدیریت پرتفوی، ایجاد تنوع در داراییها است. به این معنا که به جای اینکه تمام سرمایه خود را در یک دارایی یا یک شرکت قرار دهید، سعی میکنید داراییهای مختلفی را در پرتفوی خود داشته باشید. این تنوع به شما کمک میکند تا ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید. بدین ترتیب، اگر یکی از داراییها یا شرکتها در پرتفوی شما مواجه با مشکل شود، سود دیگری که از سایر داراییها یا شرکتها به دست آمده است میتواند زیان را جبران کند.
اگر شما تمام سرمایهتان را در یک نماد سهامی سرمایهگذاری کنید، شما در معرض ریسک بالایی قرار میگیرید. این ریسک میتواند شامل ریسکهای سیستماتیک بازار و ریسکهای خاص صنعت یا شرکت باشد که میتواند برای شما خطرناک باشد. اما با ایجاد تنوع و انتخاب داراییهای مختلف در پرتفوی خود، شما میتوانید از این ریسکها حفاظت کنید و بازدهی مناسبی را بدست آورید.
هدف اصلی از تشکیل سبد سهام، کاهش ریسک سرمایهگذاری است. زمانی که شما تمام سرمایهتان را در یک سهم یا دارایی واحد سرمایهگذاری کنید، اگر آن دارایی مورد حملهای مثل نوسانات بازار قرار بگیرد، شما بسیاری از سرمایهتان را از دست خواهید داد. اما وقتی که شما پولتان را در سبدی از سهام یا داراییها قرار میدهید، اگر یکی از آنها بدهی شکست بخورد، سود دیگری ممکن است از سایر سهام یا داراییها آمده و زیان شما را جبران کند. این به شما کمک میکند تا ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید و بازدهی بهتری را بدست آورید. در اصطلاح سرمایهگذاری، واژه "پرتفوی" به مجموعهای از داراییهای مالی یا سهام اشاره دارد که یک فرد یا یک سرمایهگذار در اختیار دارد. این مجموعه از سهام ممکن است شامل چندین سهم مختلف باشد که به صورت ترکیبی انتخاب شدهاند. هدف از ایجاد پرتفوی سهامی، دستیابی به تنوع و تعادل در سرمایهگذاری است. افراد معمولاً به دنبال ایجاد پرتفوی سهامی هستند تا ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهند و به طور همزمان بازدهی مطلوبی را نیز به دست آورند. انتخاب سهام مختلف از صنایع و شرکتهای مختلف، به سرمایهگذار امکان میدهد که از فرصتها و ریسکهای مختلفی که در بازار وجود دارد بهرهمند شود و از تمامی شرایط بازار بهرهبرداری کند.
ارزش پرتفوی یا سبد سهام، معمولاً به جمع ارزش داراییهای مختلفی که در پرتفو حضور دارند، اشاره دارد. این ارزش معمولاً بر اساس ارزش روز داراییها در بازار محاسبه میشود. وقتی ما از ارزش پرتفوی یک شرکت سرمایهگذاری یا یک سرمایهگذار صحبت میکنیم، به مجموعه ارزش داراییهای موجود در پرتفوی آن شرکت یا فرد اشاره داریم. این ارزش میتواند شامل سهام، اوراق قرضه، ارزهای خارجی، طلا، ملکیت در صندوقهای سرمایهگذاری و هر نوع دارایی دیگری باشد که در پرتفو حضور دارد. محاسبه ارزش پرتفوی معمولاً با ارزش روز داراییها در بازار انجام میشود. برای مثال، اگر یک پرتفو شامل چندین سهم مختلف باشد، ارزش هر سهم در بازار محاسبه میشود و سپس این ارزشها با توجه به تعداد و وزن هر سهم در پرتفو، جمعبندی شده و ارزش کل پرتفوی محاسبه میشود. ارزش پرتفوی یک شرکت سرمایهگذاری مهم است زیرا این اطلاعات به سرمایهگذاران و سایر علاقمندان کمک میکند تا از عملکرد و رشد شرکت سرمایهگذاری در طول زمان آگاه شوند و تصمیمگیریهای خود را براساس این اطلاعات انجام دهند.
ارزش پرتفوی، به مجموع ارزش مالی و نقدی تمام داراییهای موجود در پرتفوی یک شخص حقیقی یا حقوقی اشاره دارد. این ارزش شامل هر نوع دارایی مالی مانند سهام، اوراق بهادار، سپردههای نقدی، ارزهای خارجی، طلا و سایر داراییهای مالی میشود که در پرتفو حضور دارد. ارزش پرتفوی برای یک شرکت سرمایهگذاری نیز اهمیت زیادی دارد. زیرا این ارزش نشان دهنده مقدار داراییهایی است که شرکت در اختیار دارد و نشانگر اندازه و اهمیت آن شرکت در بازار است. برای شرکتهایی که در بورس اوراق بهادار پذیرفته شدهاند، ارزش پرتفوی این شرکتها یکی از مهمترین عواملی است که برای قیمتگذاری و ارزشگذاری آنها در بازار مدنظر قرار میگیرد. وقتی که یک سرمایهگذار یا یک شرکت تصمیم به خرید یا فروش سهام یک شرکت سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس میگیرد، علاوه بر عوامل دیگر مانند عملکرد مالی و روند رشد شرکت، ارزش پرتفوی این شرکت نیز به عنوان یکی از مهمترین فاکتورها برای تصمیمگیری مورد بررسی قرار میگیرد. چرا که این ارزش نشان دهنده سلامت و پتانسیل سودآوری آینده شرکت است و تاثیر مستقیمی بر قیمت سهمهای آن در بازار دارد.
این ارزش مستقیماً تحت تأثیر قیمت تمام سهمهایی است که سرمایهگذار خریداری کرده است. هر روز، با تغییر قیمت سهمها در بازار، ارزش پرتفوی نیز ممکن است تغییر کند. به عنوان مثال، فرض کنید شما سهامی از چند شرکت خریداری کردهاید. اگر قیمت این سهام در بازار بالا برود، ارزش پرتفوی شما افزایش مییابد؛ اما اگر قیمت آنها کاهش یابد، ارزش پرتفوی شما نیز کاهش خواهد یافت. به همین دلیل، ارزش پرتفوی در واقع نمایانگر وضعیت کلی سرمایهگذاری شما در بازار است و از طریق تغییرات قیمتهای سهمها، به روزرسانی میشود. مقایسه این موضوع با خرید و فروش دلار نیز بسیار مناسب است. زیرا هر روز، ارزش دلار نسبت به واحد پول محلی یا دیگر ارزها ممکن است تغییر کند. اگر قیمت دلار افزایش یابد، ارزش داراییهای شما که در دلار نگهداری میشود افزایش مییابد و برعکس. این تغییرات میتواند مستقیماً تحت تأثیر ارزش کل داراییهای شما قرار بگیرد و به شما ایدهای از وضعیت مالی خود در بازار بدهد.
ایجاد یک سبد سهام بهینه و متنوع از موارد حیاتی در سرمایهگذاری است. این کار به معنای انتخاب و ترکیب انواع مختلف اوراق بهادار با هدف کاهش ریسک و افزایش بازده است. در زیر به برخی مفاهیم و نکات مرتبط با تشکیل سبد سهام میپردازم:
۱- تعیین سطح ریسک: اولین گام برای ایجاد یک سبد سهام مناسب، تعیین سطح ریسک است. این سطح میتواند از محافظهکار تا پرخطر باشد و باید با توجه به هدفهای سرمایهگذاری و زمانبندی بازدهی مشخص شود. تعیین سطح ریسک یکی از مهمترین مراحل در فرآیند سرمایهگذاری است و به سرمایهگذار کمک میکند تا تعیین کند که چه میزان از سرمایه خود را میخواهد به خطر بیاندازد. در این رابطه، میتوان گفت، افرادی که از محافظهکاری استفاده میکنند، به دنبال حفظ سرمایهشان هستند و اصلیترین هدف آنها حفظ سرمایه و از بروز خسارتهای بزرگ خودداری است. بنابراین، آنها معمولاً به سرمایهگذاری در اوراق بهادار با ریسک پایین مانند اوراق خزانهداری و بندهای دولتی علاقه دارند. برخی افراد برای دستیابی به بازده متوسط و همچنین حفظ سرمایه، به سرمایهگذاری در سهام شرکتهای بزرگ و پایدار میپردازند. این افراد تا حدودی به ریسک پذیری متوسط اما بازدهی قابل قبول علاقهمندند. برخی از افراد، به دنبال کسب بازدهی بالا و آمادگی برای قبول ریسکهای بیشتر هستند. آنها ممکن است به سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه، ارزهای خارجی، یا سرمایهگذاری در شرکتهای استارتاپی علاقهمند باشند. تعیین سطح ریسک باید با توجه به عواملی مانند هدفهای مالی، زمانبندی بازدهی، سن، وضعیت مالی، و تجربه سرمایهگذار انجام شود. همچنین، این تصمیم باید به صورت مداوم بازبینی شود، زیرا تغییرات در شرایط بازار و وضعیت شخصی میتواند نیاز به تغییر در سطح ریسک داشته باشد.
۲- تنوع: تنوع در سبد سهام یعنی انتخاب اوراق بهادار از صنایع و بخشهای مختلف اقتصادی. این اقدام کاهش ریسک و احتمالی مواجهه با خسارت را افزایش میدهد. تنوع در سبد سهام یکی از راههای مهم برای کاهش ریسک سرمایهگذاری است. این اقدام از طریق انتخاب اوراق بهادار از صنایع و بخشهای مختلف اقتصادی صورت میگیرد. برخی از دلایلی که تنوع در سبد سهام میتواند به کاهش ریسک کمک کند و احتمالی مواجهه با خسارت را کاهش دهد، عبارتند از تقلبهای بازاری بدین صورت که یک صنعت یا بخش خاص از بازار تحت تاثیر رویدادهای خاصی قرار بگیرد، ممکن است سهام مربوط به آن صنعت یا بخش نیز تحت تاثیر قرار گیرد. با داشتن تنوع در سبد سهام، این تاثیرات را میتوان کاهش داد. از طرفی عدم توقع بازدهی یکنواخت، صنایع و بخشهای مختلف اقتصادی در طول زمان ممکن است با نرخهای بازدهی مختلفی مواجه شوند. با داشتن تنوع در سبد سهام، امکان دارد که عملکرد مثبت یک صنعت خاص توسط عملکرد منفی یک صنعت دیگر تعدیل شود. پوشش در برابر ریسکهای مختلف، هر صنعت و بخش اقتصادی ممکن است با ریسکهای خاص خود مواجه باشد. با داشتن تنوع در سبد سهام، میتوان از پوشش در برابر ریسکهای مختلف برخوردار بود.
۳- تحلیل ارزش: تحلیل ارزش یکی از مهمترین مراحل در انتخاب سهام است و به سرمایهگذاران کمک میکند تا تصمیمات خود را بر اساس دادههای قابل اعتماد و تحلیلهای دقیقتری بگیرند. این تحلیل شامل سه بخش اصلی است: عوامل اقتصادی، عوامل مالی، و عوامل تکنیکال. در ادامه به توضیح این سه بخش پرداخته میشود. عوامل اقتصادی که در این بخش، سرمایهگذاران باید به بررسی عوامل اقتصادی کلی که میتوانند تأثیری بر بازار سهام داشته باشند، بپردازند. این شامل مواردی مانند رشد اقتصادی، نرخ بیکاری، نرخ بهره، و شرایط تجاری عمومی است. عوامل مالی، در این بخش، سرمایهگذاران بر روی دادههای مالی شرکتها متمرکز میشوند. این شامل بررسی عواملی مانند درآمد، سود، نسبتهای مالی (مانند نسبت P/E و ROE)، بدهی، و پتانسیل رشد است. عوامل تکنیکال، در این بخش، سرمایهگذاران بر اساس دادههای تاریخی و نمودارهای قیمتی سهام، تحلیل میکنند. این شامل مواردی مانند نمودار قیمت، میانگینهای متحرک، حجم معاملات، الگوهای قیمتی، و نقاط نقلوانتقال است. با ترکیب این سه بخش، سرمایهگذاران میتوانند یک تحلیل جامع از ارزش یک سهم ارائه دهند و تصمیمات بهتری در مورد سرمایهگذاری خود بگیرند. اما باید توجه داشت که هیچ یک از این روشها به تنهایی کافی نیست و باید با توجه به شرایط بازار و هدفهای سرمایهگذاری، همه آنها را در نظر گرفت.
۴- استراتژی سرمایهگذاری: استراتژی سرمایهگذاری یکی از عوامل اساسی در تعیین ترکیب سهام سبد سرمایهگذاری است. هر سرمایهگذار میتواند استراتژی متفاوتی برای سرمایهگذاری داشته باشد که بستگی به هدفهایش، زمانبندی بازدهی، سطح ریسک پذیری و سایر عوامل متغیر دارد. در زیر به برخی از استراتژیهای سرمایهگذاری رایج اشاره میشود. سرمایهگذاری بلندمدت بیشتر برای سرمایهگذارانی است که به دنبال کسب بازدهی بلندمدت هستند. آنها ممکن است به سرمایهگذاری در شرکتها با پتانسیل رشد بالا و سهام بازار دانش و ارزشیابی معقول علاقهمند باشند. سرمایهگذاری کوتاهمدت برای سرمایهگذارانی مناسب است که به دنبال کسب سود سریع هستند. آنها ممکن است به سرمایهگذاری در سهام با پتانسیل افزایش قیمت در کوتاه مدت و یا در بازارهای پویا علاقه داشته باشند. سرمایهگذاری درآمدی بیشتر برای سرمایهگذارانی مناسب است که به دنبال درآمد منظم از سرمایهگذاری خود هستند. آنها ممکن است به سرمایهگذاری در سهام با تاریخچه پردرآمد و تقسیم سود پایدار علاقهمند باشند. سرمایهگذاری متوسط مدت بیشتر به ترکیبی از سهام با پتانسیل رشد و پردرآمد اشاره دارد. سرمایهگذاران ممکن است به سرمایهگذاری در شرکتهایی با رشد متوسط و قابلیت پردرآمد در مدت زمان متوسط علاقهمند باشند. با توجه به استراتژی سرمایهگذاری مشخص، ترکیب سهام سبد سرمایهگذاری باید با این استراتژی هماهنگ شود تا به بهترین نحو ممکن اهداف سرمایهگذاری دستیابی شود.
۵- مدیریت ریسک: مدیریت ریسک یکی از اصول اساسی و حیاتی در سرمایهگذاری است که برای حفظ سرمایه و افزایش بازدهی ضروری است. تنوع سبد سرمایهگذاری از جمله مهمترین روشهای مدیریت ریسک است. با توزیع سرمایه بین داراییهای مختلف، مخاطرات مربوط به هر دارایی در سبد سرمایهگذاری کاهش مییابد و احتمال آسیب جدی به سرمایه کلی کاهش مییابد. استفاده از سفرههای مالی (Hedging) به سرمایهگذاران کمک میکند تا از تغییرات ناخواسته در قیمت داراییها محافظت کنند. به عنوان مثال، استفاده از قراردادهای آتی یا استفاده از گزینههای فروش برای محافظت در برابر نزولات قیمتی است. شناخت و تحلیل ریسکهای مالی مرتبط با سرمایهگذاری از اهمیت بسیاری برخوردار است. این شامل تحلیل ریسک بازار، ریسک نرخ بهره، ریسک ارزی، و ریسک کریدیتی میشود. استفاده از مدلهای ریاضی و آماری برای تخمین و مدیریت ریسک میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا ریسکهای مربوط به سرمایهگذاری خود را به دقت تر تشخیص دهند و مدیریت کنند. هر سرمایهگذار باید با توجه به هدفهای مالی، زمانبندی بازدهی، و سایر عوامل، سطح ریسک مناسب برای سرمایهگذاری خود را تعیین کند و اقدامات مدیریت ریسک را متناسب با آن انجام دهد. در کل، مدیریت ریسک از اهمیت بالایی برخوردار است و سرمایهگذاران باید همواره به آن توجه کنند و از ابزارهای مختلف مدیریت ریسک استفاده کنند تا خطرات سرمایهگذاری را به حداقل برسانند.
۶- تنظیم مجدد: بررسی و تنظیم مجدد سبد سهام به طور دورهای یکی از اصول اساسی در مدیریت سرمایهگذاری است. این اقدام به دلیل تغییرات مداوم در شرایط بازار و عملکرد سهام مورد نیاز است. در زیر به برخی از دلایل و نکات مهم درباره بررسی و تنظیم مجدد سبد سهام اشاره میشود. بازارهای مالی ممکن است تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند شرایط اقتصادی، سیاستهای مالی و پولی، رویدادهای جهانی، و شرایط جهانی قرار بگیرند. بنابراین، سبد سهام باید به منظور تطابق با این تغییرات بررسی و تنظیم مجدد شود.
عملکرد سهام ممکن است در دورههای زمانی مختلف متفاوت باشد. برخی سهام ممکن است در یک دوره زمانی خاص عملکرد خوبی داشته باشند، در حالی که در دورههای دیگر ممکن است عملکرد آنها ضعیف باشد. بنابراین، نیاز است که سبد سهام به منظور انتخاب سهام با عملکرد بهتر در دورههای زمانی فعلی و آینده تنظیم شود. هدفها و نیازهای سرمایهگذار ممکن است در طول زمان تغییر کند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار ممکن است در ابتدا به دنبال رشد سرمایه باشد، اما در آینده به دنبال درآمد ثابت باشد. بنابراین، نیاز است که سبد سهام به منظور تأمین اهداف و نیازهای فعلی سرمایهگذار تنظیم شود. شرایط شخصی مانند سن، وضعیت مالی، و تحمل ریسک سرمایهگذار ممکن است در طول زمان تغییر کند. بنابراین، سبد سهام باید به منظور تناسب با این تغییرات بررسی و تنظیم شود.
در کل، پرتفوی سپردهگذاری بیشتر برای نمایش داراییهای واقعی سرمایهگذار در کارگزاری است و تغییرات آن به صورت روزانه اعمال میشود، در حالی که پرتفوی لحظهای بیشتر برای نمایش وضعیت لحظهای داراییها و تغییرات آنها به صورت زمان واقعی استفاده میشود. پرتفوی سپردهگذاری و پرتفوی لحظهای دو رویکرد مختلف در مدیریت و نظارت بر داراییهای سرمایهگذاری هستند. در زیر به تفاوتهای اصلی بین این دو رویکرد اشاره میشود:
۱- پرتفوی سپردهگذاری:
- در پرتفوی سپردهگذاری، داراییهای واقعی سرمایهگذار در کارگزاری (مانند کارگزاری مفید) نمایش داده میشود. این داراییها به نام سرمایهگذار نگهداری میشوند و کارگزار به عنوان ناظر بر این داراییها عمل میکند.
- تعداد سهامی که از طریق هر کارگزاری خریده شده است، در پرتفوی سپردهگذاری نمایش داده میشود. اگر سهامی از طریق کارگزاری دیگری خریده شود، در این قسمت نمایش داده نمیشود.
- تغییرات در پرتفوی سپردهگذاری به صورت روزانه و در پایان هر روز بروز میکند و سرمایهگذاران تا پایان روز اطلاعات دقیقی از سود و زیان خود نخواهند داشت.
- در پرتفوی سپردهگذاری، داراییهای سرمایهگذار به نام خودشان در حساب سپردهگذاری نگهداری میشوند و کارگزار ناظر بر این داراییها است.
- تغییرات در پرتفوی سپردهگذاری به صورت روزانه و در پایان هر روز اعمال میشود و سرمایهگذاران تا پایان روز اطلاعات دقیقی از سود و زیان خود نخواهند داشت.
- تغییرات در پرتفوی سپردهگذاری بیشتر به دلیل نیاز به تأیید و تأیید از طرف کارگزار انجام میشود و عملیات مدیریتی سرمایهگذار محدودتر است.
۲- پرتفوی لحظهای:
- در پرتفوی لحظهای، وضعیت سود و زیان داراییهای تحت مدیریت سرمایهگذار به صورت لحظهای نمایش داده میشود.
- تعداد دقیق سهامی که در مدیریت سرمایهگذار قرار دارد و مالک آن هستید، در پرتفوی لحظهای نمایش داده میشود و هر تغییری که در معاملات آنلاین انجام شود، به صورت لحظهای در این پرتفو اعمال میشود.
- اطلاعات لحظهای از قبیل قیمت، ارزش دارایی، مقدار سود و زیان، درصد سود و زیان برای تسهیل محاسبات کاربران در نظر گرفته شده است.
- در پرتفو مجازی، سرمایهگذاران میتوانند داراییهای خود را به صورت لحظهای مدیریت کنند و تغییرات ناشی از معاملات را در زمان واقعی مشاهده کنند.
- امکان مشاهده سود و زیان به صورت لحظهای وجود دارد و سرمایهگذاران میتوانند عملکرد دقیق داراییهای خود را در زمان مشاهده کنند.
- سرمایهگذار میتواند در هر زمانی اقدام به تغییرات و اصلاحات در پرتفوی خود کند.
سهام، به عنوان یکی از اصلیترین انواع اوراق بهادار، نماینده قسمتی از مالکیت یک شرکت است که در بورسها و بازارهای مالی معامله میشود. هر سهم عادی ارزش اسمی مشخصی دارد که معمولاً به صورت ثابت و مقرر شده در بازار معاملاتی است. داشتن سهام به معنای داشتن حق مالکیت و حق رای در موارد مهم شرکت میباشد. سهامداران به عنوان صاحبان سهام حق دارند در تصمیمگیریهای مهمی مانند انتخاب هیئت مدیره و تصویب تغییرات مهم در شرکت، رأی دهند. همچنین، سهامداران به طور منظم به ازای داشتن سهام، سود شرکت را دریافت میکنند و ارزش سهامها ممکن است در طول زمان تغییر کند، که این تغییرات ناشی از عوامل مختلفی مانند عملکرد مالی شرکت و شرایط بازار میباشد.
صندوقهای سرمایهگذاری به عنوان یکی از رایجترین و معتبرترین مکانها برای ایجاد سبد دارایی شناخته میشوند. این صندوقها توسط حرفهایان سرمایهگذاری مدیریت میشوند و با خرید سهمهای متفاوت از صنایع و بخشهای مختلف، مانند حمل و نقل، داروسازی، ساختمان، خودروسازی، بانکداری و غیره، سعی در دستیابی به تنوع و بهینهسازی پرتفوی سرمایهگذاران دارند. این سهام بازدهیهای مالی متفاوتی دارند که مدیریت سبد یا مدیریت پرتفوی به وسیله حرفهایان سرمایهگذاری به معنای بهینهسازی ترکیب سهام و داراییهای مختلف برای دستیابی به اهداف سرمایهگذاری، مدیریت ریسک و کسب بازدهی مطلوب، شکل میگیرد. در نهایت، سبد سهام یا پرتفوی هر سرمایهگذار نتیجه تحلیلهای دقیق و استراتژیهای مدیریت سبد میباشد که با توجه به شرایط بازار و هدفهای سرمایهگذاری متناسب با او مشخص میشود.
در مدیریت سبد سهام، استراتژیها ابزارهای قدرتمندی هستند که به سرمایهگذاران کمک میکنند تا با مشکلات و چالشهای مختلفی که در عرصه بورس روبهرو میشوند، برخوردهای موثر و موفقی داشته باشند. این استراتژیها به شخص کمک میکنند تا با تحلیل دقیق و انتخاب موافق با استراتژی، سبد دارایی خود را با بهترین ترکیب سهام از صنایع مختلف ایجاد کند، به نحوی که ریسک کاهش یابد و بازدهی بهینهای کسب شود. از طرف دیگر، استفاده از استراتژیهای مناسب در مدیریت سبد، باعث میشود که سهامداران بتوانند با اطمینان بیشتر و بدون ترس از از دست دادن سرمایه، در بازار حضور یافته و به سوددهی مطلوبی دست یابند. از این رو، انتخاب استراتژی مناسب و پیگیری دقیق آن، نقش بسیار مهمی در موفقیت و پیشرفت سرمایهگذاران در بازار بورس ایفا میکند و میتواند تاثیرات بسزایی در کسب درآمد و ایجاد ثروت داشته باشد.
ریسک کردن به معنای پذیرفتن احتمال بازدهی منفی است. این به این معناست که سرمایهگذاران باید آمادگی را داشته باشند که بخشی از سرمایه خود را در معرض احتمال از دست دادن قرار دهند، به امید کسب بازدهی مطلوب در آینده. این امر نشاندهنده تعهد و تمایل به پذیرش ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر است. میزان ریسکپذیری افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد و به این معناست که هر فردی دارای ترجیحات و تمایلات متفاوتی در مورد قدرت پذیرش ریسک است. برای همین، اندازهگیری ریسک پرتفوی و مهندسی پرتفوی بر اساس میزان ریسکپذیری شخص، یکی از مهمترین کارهایی است که سرمایهگذاران باید در ابتدای مسیر سرمایهگذاری خود انجام دهند. با انجام این کار، سرمایهگذاران میتوانند سبد سرمایهگذاری خود را به گونهای طراحی کنند که با میزان ریسکپذیری شخصیت و هدفهای مالی خود همخوانی داشته باشد و به این ترتیب، احتمال کسب بازدهی مطلوب را با حفظ ریسک در محدوده قابل قبولی مدیریت کنند.
ریسک پرتفوی به واقعیتی اطلاعاتی اشاره دارد که به سرمایهگذاران کمک میکند تصمیمهای بهتری در خصوص خرید و فروش سهام بگیرند. این شامل مواردی مانند زمان و نحوه خرید سهام، قیمتی که برای خرید آنها تعیین میشود، و تعیین حداکثر زیانی که متحمل میشوید میشود. این اصول طلایی شامل تعیین هدفهای مالی، تعیین میزان ریسک قابل تحمل، و مدیریت ریسک به منظور حفظ استرس و کاهش زیانهای احتمالی میشوند. بهطور کلی، در مدیریت ریسک پرتفوی، موازنه بین بازدهی مورد انتظار و میزان ریسک قابل تحمل یکی از اصول اساسی است که سرمایهگذاران باید به آن توجه کنند. در واقع، تحلیل و بهروزرسانی مداوم تحلیل یکی از اساسیترین ابزارها برای کنترل و کاهش ریسک پرتفوی است. با داشتن توانایی تحلیل صحیح بازار و بهروز بودن با شرایط و تغییرات بازار، شما میتوانید بهصورت موثر و بهینهتر اقدامات خود را در پرتفوی خود انجام دهید. این امر به شما اجازه میدهد تا با تغییرات بازار سازگار شوید و اقدامات مناسبی انجام دهید، مثلاً در زمانهای صعودی سرمایه خود را به داراییهای کمریسک مانند طلا یا صندوقهای درآمد ثابت منتقل کنید.
برای انجام تحلیل بهروز، شما باید بهطور مداوم با بازار آشنا باشید و اطلاعات جدید را بررسی کنید. اگر بههر دلیلی احساس میکنید که وقت کافی برای تحلیلهای روزانه یا هفتگی بازار ندارید یا توانایی حرفهای بررسی آن را ندارید، میتوانید به کمک افراد ماهر و متخصص یا مشاوره سرمایهگذاری بهرهبرداری کنید. همچنین میتوانید بخشی از سرمایهتان را به صندوقهای سرمایهگذاری بدهی که تخصص و تجربه خوبی در مدیریت سرمایهگذاری در بازار بورس داشتهاند، تا بخش بزرگتری از ریسک واقعیتی پرتفوی خود را به ایشان واگذار کنید.
ریسک سیستماتیک یا همان ریسک بازاری، ریسکی است که به عنوان جزئی از کل بازار و در نتیجه برای تمامی سرمایهگذاران و پرتفویها قابل مشاهده است. این نوع ریسک ناشی از عواملی است که بر کل بازار، مانند تغییرات اقتصادی، سیاستهای دولت، تحولات جهانی، و رویدادهای سیاسی و اجتماعی مؤثر هستند. از آنجا که ریسک سیستماتیک بازاری است و به همه پرتفوها تأثیر میگذارد، این نوع ریسک را نمیتوان به هیچ طریقی از بین برد. حتی اگر پرتفوی شما دارای تنوع بخشی باشد، همچنان تحت تأثیر ریسکهای سیستماتیک خواهد بود. به عبارت دیگر، این نوع ریسک قابل کنترل یا حذف نیست و سرمایهگذاران باید آن را در مدیریت پرتفوی خود در نظر بگیرند و استراتژیهایی را برای مدیریت و کاهش تأثیرات آن در پرتفوی خود اتخاذ کنند. ریسک سیستماتیک، به ریسکی اطلاق میشود که بهطور مستقیم بر کل بازار سرمایه و سرمایهگذاران تأثیر میگذارد و از مواردی که خارج از کنترل سرمایهگذاران و معاملهگران بازار است، مشتق میشود. این نوع ریسک قابل پیشبینی نیست و معمولاً ناشی از عواملی مانند تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، و حتی بلایای طبیعی است. به عنوان مثال، تغییرات در سیاستهای اقتصادی یک کشور، بروز ناگهانی تنشهای سیاسی بین کشورها، وقوع حوادث طبیعی مانند زلزله و سیل، همه مواردی هستند که میتوانند ریسکهای سیستماتیک را ایجاد کنند. این ریسکها بهطور کلی بر کل بازار سرمایه تأثیر میگذارند و اغلب باعث تغییرات گسترده و ناگهانی در قیمتها و عملکردهای بازار میشوند. به دلیل عدم قابلیت کنترل و پیشبینی این نوع ریسک، گاهی این ریسکها به عنوان "ریسک بازار" یا "ریسک غیر قابل حذف" شناخته میشوند.
ریسک غیرسیستماتیک، یا ریسک خاص، به ریسکی اشاره دارد که مستقیماً به شرکتها یا صنایع خاصی مرتبط است و از نظر محدودیتها و تغییرات خاصیت متمایز است. این نوع ریسک معمولاً از عوامل داخلی یا خاص شرکتها مانند مشکلات مالی، مدیریتی، فنی یا حقوقی ناشی میشود. برخلاف ریسک سیستماتیک، که برای همه سرمایهگذاران و پرتفوها قابل مشاهده است، ریسک غیرسیستماتیک مختص به هر شرکت یا صنعت است. به دلیل این محدودیت، میتوان با داشتن تنوع بخشی در پرتفوی سرمایهگذاری، این نوع ریسک را کاهش داد. به عنوان مثال، با داشتن سهام از صنایع مختلف و شرکتهای متنوع، سرمایهگذار میتواند تأثیرات ریسک غیرسیستماتیک را به حداقل برساند. از این رو، اصول اولیه مدیریت سبد سهام، از جمله تنوعبخشی، انتخاب مناسب سهام، و مانوردهی در پرتفوی سرمایهگذاری، برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک بسیار حیاتی است. ریسکهای غیرسیستماتیک، به ریسکهایی اطلاق میشود که تنها بخشی از بازار یا یک صنعت خاص را تحت تأثیر قرار میدهند، بنابراین از نظر مقیاس نسبتاً محدودی اثر میگذارند. این نوع ریسکها، از طریق مطالعه، تحلیل و مدیریت بهطور کامل قابل مدیریت و کنترل هستند. مثالهایی از این ریسکها شامل تغییرات در عرضه و تقاضا، مشکلات عملیاتی، ورشکستگی یا تغییرات در عملکرد مدیریتی شرکتها، افتتاح خطوط تولید جدید، نوآوریهای فناوری، و دعاوی حقوقی میباشند. برخلاف ریسکهای سیستماتیک که قابل پیشبینی نیستند، ریسکهای غیرسیستماتیک معمولاً توسط اهالی صنعت و بازار قابل پیشبینی و مدیریت هستند. برای مدیریت این ریسکها، مهم است که سرمایهگذاران تنوعبخشی مناسبی در پرتفوی سرمایهگذاری خود ایجاد کنند و سعی کنند داراییهای خود را در صنایع و شرکتهای مختلف قرار دهند. این عمل به اصطلاح "چیدن تخم مرغ در سبدهای مختلف" نیز شناخته میشود. از این روی، معمولاً پورتفویهای سرمایهگذاری سبدگردان بیشترین مقاومت در برابر ریسکهای غیرسیستماتیک را از خود نشان میدهند.
تعداد سهام در سبد سرمایهگذاری میتواند یکی از عوامل مهم در مدیریت ریسک غیرسیستماتیک باشد. انتخاب تعداد مناسب سهام در سبد سرمایهگذاری، تعادلی بین تنوع و کنترل ریسک را فراهم میکند. این انتخاب به طور مستقیم به تیپ شخصیتی و ریسکپذیری هر سرمایهگذار بستگی دارد. با افزایش تعداد سهام در سبد سرمایهگذاری، تنوع سبد افزایش مییابد که میتواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد. این به این معناست که در مواقع حساس، عملکرد یک سهم خاص بیشتر تحت تأثیر نخواهد بود و سرمایهگذار میتواند از تنوع سبد برای تعدیل تغییرات در بازار بهرهمند شود. از طرف دیگر، افزایش تعداد سهام ممکن است باعث افزایش پیچیدگی و کاهش کنترل میزان ریسک توسط سرمایهگذار شود. با این حال، انتخاب تعداد سهام مناسب در سبد سرمایهگذاری باید با توجه به استراتژی و هدف سرمایهگذاری، ریسکپذیری، و شرایط بازار انجام شود. به طور کلی، انتخاب بین 3 تا 7 سهم در سبد سرمایهگذاری به عنوان یک راهنمای معمول مورد استفاده قرار میگیرد، اما هر سرمایهگذار باید براساس ویژگیها و ترجیحات شخصی خودش تعداد مناسبی از سهام را انتخاب کند.
که تک سهم شدن یکی از ریسکهایی است که بسیاری از سرمایهگذاران میترسند از آن رنج ببرند. زمانی که یک فرد تمام سرمایهاش را در یک شرکت یا تعداد کمی از شرکتها سرمایهگذاری میکند، او در معرض خطرات بیشتری نسبت به تغییرات ناگهانی و نوسانات قرار میگیرد. در صورتی که مشکلاتی در آن شرکت به وجود آید، سرمایهگذار ممکن است زیان جبرانناپذیری را تجربه کند. به طور مثال، اگر یک سرمایهگذار تمام سرمایه خود را در یک شرکت قرار دهد و آن شرکت با مشکلاتی روبهرو شود که منجر به افت قیمت سهام آن شرکت شود، سرمایهگذار ممکن است خیلی زود همه چیز را از دست بدهد. اما اگر سرمایهگذار به جای اینکه تمام سرمایه را در یک شرکت قرار دهد، سرمایهاش را بین چندین سهم و صنعت مختلف تقسیم کند، ریسک او کاهش مییابد و او میتواند از تنوع سبد سرمایهگذاری خود بهرهمند شود. بنابراین، افرادی که با تجربهای در بازار سرمایه هستند، معمولاً به عنوان یک اصل، تنوع در سبد سرمایهگذاری را توصیه میکنند تا ریسک تک سهمی را کاهش دهند و از آثار نوسانات بیشتر در بازار محافظت کنند.
۱- پرتفوی ترکیبی: به وسیله ترکیب داراییهای مختلف با هدف تعادل بخشیدن به ریسک و بازده، ایجاد میشود. در این نوع سبد سهام، از تنوع داراییها برای کاهش ریسک کلی و ایجاد یک پرتفوی متنوع و تعادلیافته استفاده میشود. به عبارت دیگر، ترکیب سهام با داراییهای دیگر مانند صندوقهای با درآمد ثابت یا صندوقهای طلا، میتواند ریسک و بازده را در پرتفوی ترکیبی تعادل بخشد. استفاده از پرتفوی ترکیبی به افراد امکان میدهد تا با توجه به ویژگیهای شخصی خود و میزان ریسکپذیری، یک سبد سرمایهگذاری را ایجاد کنند که هم برای دستیابی به بازدهی مطلوب، هم برای مدیریت ریسک بهینهای داشته باشد. این رویکرد میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا در برابر نوسانات بازار محافظت کرده و بازدهی مطلوبی را از سرمایهگذاری خود به دست آورند.
۲- پرتفوی سرمایهگذاری: به مجموعهای از داراییها و سرمایهگذاریها اشاره دارد که با هدف افزایش ارزش و کسب بازدهی بیشتر در آینده ایجاد میشود. در این نوع پرتفو، افراد به دنبال سرمایهگذاری در داراییهایی هستند که ارزششان به مرور زمان افزایش مییابد و بازدهی مطلوبی را برای آنها به ارمغان میآورد. این سبد سرمایهگذاری میتواند شامل یک ترکیب متنوعی از داراییها باشد، از جمله سرمایهگذاری در سهام، اوراق بهادار، املاک و مستغلات، پروژههای ساختمانی و عمرانی، صندوقهای سرمایهگذاری، و سایر فرصتهای سرمایهگذاری. این تنوع و ترکیب داراییها به افراد امکان میدهد تا با رعایت میزان ریسک مطلوب و هدف خود، یک سبد سرمایهگذاری مناسب را ایجاد کنند که بتواند به دستیابی به اهداف مالی خود کمک کند.
۳- پرتفوی تهاجمی: سهم محور یک استراتژی سرمایهگذاری است که برای افرادی که به دنبال کسب بازدهی بالا و آمادگی برای برخورد با ریسکهای بیشتر هستند، مناسب است. در این استراتژی، سبد سهام تهاجمی بهگونهای ترکیب میشود که شامل داراییهای پرریسک و بازدهی بالا میشود. بهطور مثال، بخشی از این سبد سهام ممکن است به خرید سهام شرکتهای نوپا یا شرکتهای دارای رشد سریع اختصاص یابد که به دنبال گسترش و توسعه فعالیتهای خود هستند. همچنین، بخشی دیگر از پرتفو ممکن است به خرید کوینهای تازهوارد به بازار ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین یا اتریوم اختصاص یابد، که بازدهی بالا و ریسکهای بالایی را دارند. این استراتژی معمولا برای سرمایهگذارانی مناسب است که دارای تجربه و تحمل ریسک بالا هستند و به دنبال کسب بازدهی بالا در مقابل ریسکهای بیشتر هستند. با این حال، این نوع پرتفو باید با دقت و با مطالعه دقیق بازار و شرایط مالی در نظر گرفته شود، زیرا ریسکهای زیادی در اینجا وجود دارد که نیاز به مدیریت دقیق دارند.
۵- پرتفوی تدافعی: سهم محور یک استراتژی سرمایهگذاری است که برای افرادی که به دنبال کاهش ریسک و حفظ سرمایه خود در شرایط نامساعد بازار هستند، مناسب است. در این استراتژی، سبد سهام تدافعی از سهام شرکتهایی تشکیل شده است که فعالیت در صنایع و تولید محصولات ضروری برای زندگی روزمره دارند. این سهام معمولاً در مقابل روندهای نزولی بازار و وضعیت اقتصادی نامناسب مقاومت میکنند، زیرا محصولات ضروری که توسط این شرکتها تولید میشوند، همواره تقاضا دارند. بهعنوان مثال، شرکتهایی که در زمینه تولید مواد غذایی، دارو، محصولات بهداشتی، انرژی، و یا خدمات ارتباطی فعالیت میکنند، ممکن است جزو این سبد سهام باشند. سهام این شرکتها در روندهای نزولی بازار معمولاً کاهش کمتری نسبت به سایر شرکتها تجربه میکنند و در برخی موارد حتی به عنوان یک پناهگاه در شرایط نامساعد شناخته میشوند. همچنین، در روندهای صعودی بازار هم عملکرد خوبی دارند و به دلیل محصولات ضروری که تولید میکنند، تقاضا برای سهام آنها پایدار است.
۶- پرتفوی متمرکز: بر درآمد حاصل از سهم یکی از استراتژیهای سرمایهگذاری است که بیشترین توجه را به سود تقسیمی شرکتها (درآمد حاصل از سهم) میکند. در این استراتژی، هدف اصلی ایجاد یک جریان نقدی مثبت به داخل سبد سهام است، بهطوریکه سرمایهگذار از طریق دریافت سود تقسیمی از شرکتها، به طور مستقیم به سود مالی دسترسی داشته باشد. سهمهای تدافعی با سود تقسیمی بالا معمولاً جزو این نوع سبد سرمایهگذاری قرار میگیرند. این سهام، شامل شرکتهایی است که درآمد و سود قابل توجهی تولید کرده و تمایل دارند بخشی از این سود را به صورت سود تقسیمی به سهامداران خود توزیع کنند. این اقدام نهتنها موجب افزایش ارزش سهام شرکت میشود، بلکه برای سرمایهگذاران نیز منبعی از درآمد پایدار فراهم میکند. با تمرکز بر سهمهایی که دارای سود تقسیمی بالا هستند، پرتفوی متمرکز بر درآمد حاصل از سهم امکان ایجاد یک جریان درآمد مستمر و پایدار را برای سرمایهگذاران فراهم میکند، که این امر میتواند جذابیت بالایی برای سرمایهگذارانی که به دنبال درآمد منظم هستند، داشته باشد.
۷- پرتفوی سفتهبازانه: متمرکز بر سهم، یک استراتژی سرمایهگذاری است که معمولا برای سرمایهگذارانی با ریسکپذیری بالا مناسب است. در این نوع سبد سرمایهگذاری، تمرکز اصلی بر روی سهام شرکتهایی است که قابلیت رشد و پتانسیل سودآوری بالایی دارند، بهویژه در صنایعی که مرتبط با تحولات فناوری، دارویی، یا هر صنعتی که نوآوری و پیشرفت دارد، هستند. مثلا، اگر یک شرکت دارویی اعلام کند که موفق به تولید یک داروی جدید یا واکسنی برای بیماری خاص شده است، سهام آن شرکت ممکن است بهطور قابل توجهی افزایش یابد. در این حالت، سرمایهگذاران با ریسکپذیری بالا ممکن است تمایل داشته باشند که به طور فعال در بازار سرمایه حضور یابند و از این فرصت سرمایهگذاری بهرهبرداری کنند. با توجه به اینکه این نوع سبد سرمایهگذاری به سهام شرکتهایی با ریسک و دینامیک بالا متمرکز است، سرمایهگذارانی که علاقهمند به رشد سریع و سوددهی قابل توجه هستند، ممکن است از این استراتژی سرمایهگذاری بهره ببرند. اما باید توجه داشت که این استراتژی با خطرات بالقوه افزایشی همراه است و نیاز به آگاهی کامل و تجربه سرمایهگذاری دارد.
دارایی به هر چیزی که ارزش اقتصادی داشته باشد و از آن برای کسب درآمد یا منافع مالی استفاده میشود، اطلاق میشود. داراییها میتوانند به شکلهای مختلفی باشند، از جمله:
۱- نقدینگی (Cash): وجوه نقد یا همان پول نقد که به سادگی قابل استفاده و تبدیل به خریدهای مختلف است.
۲- سرمایهگذاریها (Investments): این شامل سهام، اوراق بهادار، اموال ثابت (مانند املاک و زمینها) و سایر اسناد قابل معامله است که برای کسب سود به مدت طولانی تملک میشوند.
۳- داراییهای مشهود (Tangible Assets): این شامل هر گونه دارایی فیزیکی است که میتوان آن را بصورت مستقیم اندازهگیری کرد مانند تجهیزات، ماشینآلات، وسایل نقلیه و غیره.
۴- داراییهای نامشهود (Intangible Assets): این شامل ارزشهایی است که قابل اندازهگیری مستقیم نیستند مانند برند، سرمایه فکری، پتنتها، حقوق مالکیت معنوی و غیره.
مدیریت دارایی (Asset Management) به فرایندی اطلاق میشود که در آن سرمایهگذاران یا شرکتها به منظور بهرهوری بیشتر از داراییهای خود، این داراییها را مدیریت میکنند. این شامل انتخاب، خرید، فروش و مانیتورینگ داراییها به منظور حفظ و افزایش ارزش آنها در طول زمان است. این فرایند ممکن است شامل تنظیم استراتژیهای سرمایهگذاری، تخصیص منابع مالی، و اجرای روشهای متناسب با هدف سرمایهگذاری باشد. داراییها، همه منابع و حقوقی هستند که ارزش اقتصادی دارند و میتوانند در آینده به منافع مالی تبدیل شوند. این منابع ممکن است مشهود و قابل مشاهده باشند، مانند ساختمانها و تجهیزات، یا نامشهود و غیرقابل مشاهده مانند برندها و حقوق مالکیت معنوی. از نظر قابلیت نقدشوندگی، داراییها به دو دسته تقسیم میشوند: داراییهای جاری، که به سرعت به پول نقد تبدیل میشوند و برای تأمین نیازهای روزمره استفاده میشوند، و داراییهای غیرجاری که معمولاً در مدت زمان طولانی تر به پول نقد تبدیل نمیشوند و برای مدتهای بلندمدت نگهداری میشوند. این دسته شامل داراییهای ثابت مانند ساختمانها و داراییهای نامشهود مانند برندها و سرمایهگذاریهای بلندمدت مانند سهام و اوراق بهادار است.
در امور مالی شرکتها، مدیریت دارایی به معنای بهینهسازی استفاده از داراییهای ملموس و مشهود یک سازمان است. این فرآیند شامل مدیریت داراییهای فیزیکی مانند تجهیزات، ساختمانها و ماشینآلات، مدیریت داراییهای مالی شامل سرمایهگذاریها و منابع مالی، مدیریت داراییهای انسانی از جمله نیروی کار و دانش فنی، و مدیریت داراییهای اطلاعاتی که شامل دادهها و سیستمهای اطلاعاتی است، میشود. هدف اصلی مدیریت دارایی، بهبود بهرهوری و کارآیی استفاده از داراییهاست، بهطوری که ارزش شرکت به حداکثر مقدار خود برسد. برای این منظور، مدیر دارایی مسئول استراتژیها و روشهای مدیریتی است که به افزایش بازدهی و کارایی داراییها کمک میکند. این شامل برنامهریزی و تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری، بهینهسازی فرآیندهای عملیاتی، بهبود نگهداری و تعمیرات، مدیریت ریسک و مدیریت اطلاعات است. به عبارت دیگر، مدیریت دارایی تلاش میکند تا از داراییهای سازمان به بهترین شکل ممکن استفاده شود و به نتیجهگیری بهینه برسد.
صندوقهای سرمایهگذاری نوعی نهاد مالی هستند که با جمعآوری وجوه از افراد یا شرکتها، سرمایهگذاری در داراییهای مختلف انجام میدهند. این صندوقها به عنوان وسیلهای برای افرادی که تمایل به سرمایهگذاری در بازار سرمایه دارند، عمل میکنند و با تنوع موارد سرمایهگذاری، به افراد امکان میدهند به دستآوردن درآمد و کسب سود بپردازند. انواع صندوقهای سرمایهگذاری میتوانند شامل صندوقهای سرمایهگذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت، صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه (که به سهام یا داراییهای مرتبط با آنها سرمایهگذاری میکنند)، صندوقهای سرمایهگذاری در املاک و مستغلات، صندوقهای سرمایهگذاری در کالا و محصولات، و صندوقهای سرمایهگذاری در بخشهای خاص اقتصادی و صنعتی باشند. هر یک از این انواع صندوقها معمولاً دارای استراتژیها و معیارهای مخصوص خود برای انتخاب داراییها و مدیریت سرمایههای سرمایهگذاران هستند.
۱- صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت اغلب داراییهای خود را در اوراق بهادار با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت، اوراق اجاره و سپردههای بانکی سرمایهگذاری میکنند. این صندوقها معمولاً بخش کمی از داراییهای خود را در سهام سرمایهگذاری میکنند و به همین دلیل به عنوان یک گزینه با حداقل ریسک محسوب میشوند. به عنوان یکی از نوعهای صندوقهای سرمایهگذاری، صندوقهای درآمد ثابت دو نوع مختلف دارند. انتخاب بین سرمایهگذاری در صندوق با سود تقسیمی و بدون سود تقسیمی بسته به هدف و ترجیحات سرمایهگذار است. این نوع صندوقها دارای دو مزیت مهم است: بازدهی بالاتر نسبت به سپردههای بانکی و امنیت بیشتر در سرمایهگذاری. اغلب صندوقهای درآمد ثابت یک رکن به نام ضامن نقدشوندگی دارند که اصولاً یک نهاد مالی معتبر مانند بانک است، که این امر باعث افزایش اعتماد سرمایهگذاران به این صندوقها میشود.
۲- صندوق سهامی، نوعی از صندوقهای سرمایهگذاری است که اکثر سرمایهی موجود در آن را در سهام شرکتهای موجود در بازار بورس و فرابورس سرمایهگذاری میکند. این صندوقها تعهدی برای پرداخت سود دورهای یا سود تضمین شده ندارند و سرمایهگذاران از مابه التفاوت قیمت صدور و ابطال واحدهای صندوق بهرهمند میشوند. به عبارت دیگر، سود یا ضرر سرمایهگذاران از افزایش یا کاهش قیمت واحدهای صندوق به دست میآید. این نوع صندوقها به دلیل ریسک بالایی که دارند، امکان کسب بازدهی بیشتر نسبت به صندوقهای درآمد ثابت را دارا میباشند. یک نوع ویژه از صندوقهای سهامی، صندوقهای مبتنی بر شاخص هستند. در این صندوقها، پورتفوی صندوق متشکل از سهام شرکتهای موجود در شاخص مورد نظر میباشد و ارزش واحدهای صندوق همسو و همراستا با حرکت شاخص مربوطه است. این صندوقها به عنوان یک نوع استراتژی سرمایهگذاری کم هزینه شناخته میشوند، زیرا هزینههای آنها معمولاً کمتر از صندوقهای سهامی سنتی است و ریسک آنها تقریباً مطابق با ریسک بازار عمومی است.
۳- صندوق مختلط: یک نوع صندوق سرمایهگذاری است که در آن، سرمایه گذاری به صورت ترکیبی از دو یا چند کلاس دارایی صورت میگیرد. این دو کلاس دارایی معمولاً شامل سهام و اوراق بهادار با درآمد ثابت میشود. منابع موجود در صندوق مختلط به صورت ترکیب منصفانهای از سهام و اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایهگذاری میشود. این ترکیب به دلیل ارتباط معکوس بین ریسک و بازده، به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که از مزایای هر دو دسته دارایی بهرهمند شوند و ریسک سرمایهگذاری خود را تنوع بخشند. در صندوقهای مختلط، هدف معمولاً کسب بازدهی متوسط با ریسک متوسط است. این صندوقها میتوانند به عنوان یک گزینه مناسب برای سرمایهگذارانی با سطح ریسک متوسط یا کمتر، که همزمان به دنبال رشد سرمایه و درآمد ثابت هستند، عمل کنند.
سبدگردانی یا مدیریت پرتفوی به معنای مدیریت یک سبد از داراییها یا سرمایهگذاریهای یک فرد یا یک سازمان است. این فرآیند شامل تحلیل، انتخاب، مانیتورینگ و تعدیل داراییها با هدف کسب بازدهی مطلوب و کنترل ریسک است. شرکتهای سبدگردانی، با بررسی اهداف و نیازهای مالی سرمایهگذاران، به طراحی و مدیریت یک سبد متنوع از داراییها میپردازند. این سبد میتواند شامل انواع داراییها مانند سهام، اوراق بهادار، املاک، سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری، و دیگر ابزارهای مالی باشد. این شرکتها با توجه به استراتژیهای سرمایهگذاری، تحلیل بازار، تحلیل ریسک و بازدهی، و تعیین رده سرمایهگذاری، سعی در بهینهسازی سبد سرمایهگذاری دارند تا به اهداف مالی سرمایهگذاران برسند.
در واقع، سبدگردان شخصیتی حقوقی است که با انعقاد یک قرارداد با سرمایهگذار، مجوز میگیرد تا به نمایندگی از سرمایهگذار، مدیریت سبد سرمایهگذاری را بر عهده بگیرد. این قرارداد معمولاً شامل توافقاتی درباره اهداف سرمایهگذاری، میزان ریسک، استراتژیهای سرمایهگذاری، هزینهها و دیگر شرایط مرتبط با مدیریت سبد سرمایهگذاری است. سبدگردان در این قرارداد به عنوان مدیریتی مستقل عمل میکند که مسئولیت مدیریت، مانیتورینگ و بهروزرسانی سبد سرمایهگذاری را بر عهده دارد. این شخص حقوقی بر اساس اطلاعات و تحلیلهای مالی، بازاری و ریسک، تصمیمات متعددی را برای بهینهسازی سبد سرمایهگذاری میگیرد، از جمله خرید و فروش اوراق بهادار و سایر ابزارهای مالی بر اساس استراتژیهای تعیین شده است. در این معامله، سرمایهگذار مالکیت کامل برای داراییهای موجود در سبد سرمایهگذاری دارد و تنها وظیفه سبدگردان به عنوان نماینده و مدیر اجرایی، مدیریت آن سبد است، و هر تغییری در سبد سرمایهگذاری باید با تایید و توافق سرمایهگذار صورت گیرد.
انتخاب یک شرکت سبدگردان معتبر نقش حیاتی در موفقیت سرمایهگذاری دارد. برای انتخاب بهترین شرکت سبدگردان، سرمایهگذاران باید به نکات زیر توجه کنند:
۱- مجوز فعالیت : اطمینان حاصل شود که شرکت سبدگردان دارای مجوز رسمی از سازمان بورس و اوراق بهادار است. این مجوز نشان میدهد که شرکت سبدگردان تحت نظارت مراجع مربوطه است و از لحاظ قانونی صلاحیت فعالیت دارد.
۲- تجربه و سابقه : سابقه و تجربه شرکت سبدگردان در زمینه سبدگردانی بسیار اهمیت دارد. سرمایهگذاران باید به سابقه عملکرد، تجربه تیم مدیریتی و موفقیتهای گذشته شرکت توجه کنند.
۳- تیم مدیریتی : اعضای تیم مدیریتی شرکت سبدگردان باید از افراد متخصص، با تجربه و تحصیلات مرتبط با بازار سرمایه باشند. این افراد باید توانایی تحلیل دقیق بازار، مدیریت ریسک و ارائه راهکارهای بهینه را داشته باشند.
۴- عملکرد گذشته : بررسی عملکرد گذشته شرکت سبدگردان میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا ارزیابی کنند که آیا این شرکت توانسته است اهداف سرمایهگذاران را به خوبی پیگیری و دستیابی به نتایج مطلوب را فراهم کند یا خیر.
۵- هزینهها : هزینههایی که شرکت سبدگردان از سرمایهگذاران دریافت میکند نیز مهم است. سرمایهگذار باید مطمئن شود که هزینههای سبدگردانی منطبق با خدمات ارائه شده و منطبق با بازدهی مورد انتظار او است.
علاوه بر این، باید توجه داشت که سبدگردانی مناسب برای سرمایهگذار باید با اهداف و شرایط او هماهنگ باشد و ارتباط مؤثر و مستمری بین سرمایهگذار و شرکت سبدگردان وجود داشته باشد. سبدگردانی در آلند اینوست به عنوان یکی از شرکتهای معتبر و با تجربه در زمینه مدیریت سرمایهگذاری، از رویکردی تخصصی و با تکیه بر تجربه و دانش کارشناسان متخصص خود استفاده میکند. این شرکت با داشتن مجوز رسمی از سازمان بورس و اوراق بهادار و تیم مدیریتی متخصص و با تجربه، به ارائه خدمات مدیریت سبد سرمایهگذاران میپردازد. همچنین، با توجه به عملکرد موفق گذشته و توانایی در تحلیل بازار و ایجاد بازدهی مطلوب برای سرمایهگذاران، آلند اینوست به عنوان یکی از گزینههای مناسب برای انجام سبدگردانی در بازار شناخته میشود.
جمعبندی
در این مقاله، به بررسی مفاهیم اساسی مرتبط با مدیریت دارایی، سرمایهگذاری، و صندوقهای سرمایهگذاری پرداخته شد. ابتدا با تعریف داراییها و انواع آنها آشنا شدیم، سپس به بررسی صندوقهای سرمایهگذاری، از جمله صندوقهای با درآمد ثابت و صندوقهای سهامی، پرداختیم. سپس به مفهوم و نقش سبدگردانی در مدیریت سرمایهگذاری پرداخته و مراحل آن را بررسی شد. در ادامه، به انتخاب یک شرکت سبدگردان معتبر و ویژگیهای آن از جمله مجوز فعالیت، تجربه، سابقه، تیم مدیریتی، و عملکرد گذشته اشاره شد. همچنین، به ویژگیهای یک سبدگردانی خوب در بورس پرداختیم و نکاتی را که سرمایهگذاران باید در نظر داشته باشند، بیان شد. این بحثها به ما کمک کرد تا درک کاملی از مدیریت سرمایهگذاری و نقش سبدگردانی در آن پیدا کنیم و با نکات کلیدی برای انتخاب شرکت سبدگردان مناسب آشنا شدیم. ابتدا در مورد انواع سبدهای سرمایهگذاری، اهمیت مدیریت دارایی، و نقش شرکتهای سبدگردان در مدیریت سرمایه و انتخاب آنها صحبت کردیم. ابتدا با توضیحاتی درباره سبدهای سرمایهگذاری متمرکز بر تداول، تدافعی، درآمد، سهامی، و مختلط آغاز کردیم. سپس به مفهوم مدیریت دارایی پرداختیم و تفاوتهای داراییهای جاری و غیرجاری را بیان کردیم. مطلب را در خصوص صندوقهای سرمایهگذاری نیز ادامه داده و انواع مختلف صندوقها از جمله درآمد ثابت، سهامی، و مختلط را توضیح دادیم. سپس به مفهوم سبدگردانی و نکات مهم برای انتخاب شرکتهای سبدگردان پرداختیم. نهایتاً، با جمعبندی کامل و بیان اهمیت هریک از مباحث مطرح شده، محتوای کامل این مطلب را فراهم کردیم. این مطلب نشاندهنده اهمیت مدیریت صحیح سرمایه و انتخاب درست سبدگردان برای رسیدن به اهداف سرمایهگذاران است.
از آخرین آموزش های ارز های دیجیتال دیدن کنید:
قیمت: 11,996,000 با تخفیف 50% : 5,998,000
پیش ثبت نام 5,000,000 تومان
قیمت: 996,000 تومان
قیمت: رایگان!
قیمت: ۱۹,۹۹۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۱,۹۹۶,۰۰۰ تومان
قیمت: رایگان!
هزینه پیشثبتنام: رایگان!
4,996,000 تومان
دیگران در مورد این پست چه میگویند
دیدگاه خود در مورد این پست را با دیگران به اشتراک بگذارید
استفاده از کلمات و محتوای توهینآمیز و غیراخلاقی به هر روشی یا شخصی ممنوع است.
انتشار مطالب غیراقتصادی، تبلیغ سایت، کانال، اطلاعات تماس و لینکهای نامرتبط، غیرمجاز است.
درصورت تخطی از قوانین مذکور پیام حذف شده، حساب کاربری شما مسدود و از طریق مراجع قانونی پیگیری میگردد.
برای ارسال دیدگاه خود میبایست ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود به حساب