تورم چیست؟ | بررسی تورم در ایران، انواع و راهکارهای آن

تورم، یکی از آن کلماتی است که همیشه در اخبار و گفتگوهای اقتصادی به گوشمان می خورد و اغلب با نگرانی درباره قیمت ها، قدرت خرید و وضعیت زندگی همراه است. اما واقعاً تورم چیست و چرا هر ساله آنقدر در زندگی ما تاثیر می گذارد؟ آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا وقتی قیمت کالاها بالا می رود، پول ما کمتر ارزش دارد؟ یا اینکه چرا برخی اوقات حتی افزایش دستمزدها هم نمی تواند حس زندگی بهتر را ایجاد کند؟ در این مقاله قصد داریم به زبان ساده و روان، همه چیز درباره تورم، تورم ایران و تورم چیست را بررسی کنیم. از دلایل پیدایش تا نرخ های رسمی، انواع تورم و حتی آینده آن در ایران. هدف ما این است که شما با خواندن این مقاله، دیگر وقتی کلمه تورم را می شنوید فقط نگران نباشید، بلکه بتوانید با آگاهی درباره این پدیده اقتصادی تصمیم های بهتری در زندگی مالی خود بگیرید.

تورم چیست؟

تورم یا به انگلیسی Inflation به افزایش عمومی و مداوم قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد گفته می شود. وقتی تورم رخ می دهد، هر واحد پول قدرت خرید کمتری پیدا می کند و زندگی روزمره مردم تحت تاثیر قرار می گیرد. شاید بتوان گفت تورم مثل یک بادکنک است؛ وقتی بیش از حد بادش کنید، ناچاراً به جایی میرسد که کنترلش سخت می شود. اما چرا تورم اتفاق می افتد؟ در واقع تورم نتیجه یک تعادل ناپایدار بین پول موجود در اقتصاد و کالاها و خدمات موجود است. وقتی پول بیشتری وارد بورس می شود، اما تولید کالاها و خدمات به همان اندازه رشد نمی کند، فشار قیمت ها افزایش می یابد. به بیان ساده، وقتی تعداد اسکناس ها و نقدینگی بیشتر از مقدار کالاها باشد، قیمت ها بالا می رود. سه عامل اصلی تورم را می توان به صورت زیر توضیح داد:

  • افزایش تقاضا (Demand-pull inflation): وقتی مردم و شرکت ها بیش از ظرفیت تولید، کالا و خدمات بخواهند، تولیدکنندگان مجبور می شوند قیمت ها را بالا ببرند. مثلاً تصور کنید یک گوشی جدید وارد بازار شود و همه بخواهند اولین نفر آن را داشته باشند؛ نتیجه طبیعی این است که قیمت آن بالا می رود. این نوع تورم معمولاً در اقتصادهای در حال رشد و پر تقاضا بیشتر دیده می شود.
  • افزایش هزینه تولید (Cost-push inflation): اگر مواد اولیه، انرژی یا دستمزد نیروی کار افزایش یابد، هزینه تولید کالاها و خدمات بالا می رود. تولیدکنندگان برای جبران این هزینه، قیمت ها را افزایش می دهند. به زبان ساده، اگر هزینه پخت نان در یک روز بالا رود، نانوا ناچار است قیمت نان را بالا ببرد، و این همان تورم است که در زندگی روزمره حس می کنیم.
  • تورم انتظاری (Built-in inflation): این نوع تورم زمانی رخ می دهد که مردم و کسب و کارها انتظار افزایش قیمت ها را دارند. وقتی همه فکر کنند فردا قیمت ها بالاتر خواهد رفت، خریدهای خود را جلو می اندازند و این افزایش تقاضای پیشاپیش، خود باعث افزایش قیمت ها می شود. به نوعی، این تورم یک حلقه بازخورد مثبت است که خود مردم آن را تقویت می کنند.

تورم می تواند از عوامل داخلی هم ناشی شود. مثلاً سیاست های مالی دولت، کسری بودجه، نوسانات قیمت طلا چاپ پول و افزایش نقدینگی همگی می توانند به تورم دامن بزنند. در کشورهایی مثل ایران ترکیبی از فشارهای اقتصادی داخلی، نوسانات نرخ ارز و شرایط بین المللی باعث شده به یک چالش مداوم تبدیل شود. یک نکته مهم این است که تورم همیشه بد نیست. یک تورم ملایم و کنترل شده می تواند نشانه رشد اقتصادی باشد و باعث شود مردم و شرکت ها به سرمایه گذاری و تولید بیشتر ترغیب شوند.

اما وقتی تورم از کنترل خارج شود و به سرعت بالا برود مثل وقتی که بادکنک بیش از حد باد شود اقتصاد و زندگی مردم دچار مشکل می شود و قدرت خرید کاهش می یابد. در مجموع تورم چیزی جز تعادل نامتوازن بین پول و کالا نیست. وقتی پول بیشتر از کالا باشد، قیمت ها بالا می رود و هر واحد پول ارزش کمتری پیدا می کند. درک این مسئله برای هر شهروند، سرمایه گذار و حتی سیاست گذار اقتصادی حیاتی است، زیرا بدون شناخت مکانیزم ایجاد تورم، نمی توان تصمیم های مالی و اقتصادی صحیح گرفت.

علت تورم چیست؟

وقتی صحبت از تورم می شود اولین سوالی که برای بسیاری پیش می آید این است که «چرا قیمت ها مدام بالا می روند؟» علت آن را می توان در چند عامل کلیدی جستجو کرد که با هم ترکیب می شوند و تاثیرات شدیدی روی اقتصاد و بازار نقره و طلا و ندگی روزمره مردم دارند. یکی از مهم ترین دلایل تورم افزایش نقدینگی است. وقتی بانک ها و دولت پول بیشتری وارد اقتصاد می کنند بدون آنکه تولید کالا و خدمات به همان اندازه رشد کرده باشد پول زیادی دنبال کالاهای محدود می رود و در نتیجه قیمت ها افزایش پیدا می کند. به زبان ساده وقتی تعداد اسکناس ها زیاد شود اما کالا کمتر، قیمت ها بالا می رود؛ درست مثل وقتی که در یک مهمانی، تعداد مهمان ها خیلی زیاد شود و غذا کم، نتیجه مشخص است!

دیگر علل مهم تورم، افزایش هزینه های تولید است. اگر مواد اولیه، دستمزد کارگران یا هزینه های انرژی بالا برود، تولیدکنندگان مجبور می شوند این هزینه ها را روی قیمت کالاها اضافه کنند. همچنین تورم انتظاری یا همان انتظاری که مردم از افزایش قیمت ها دارند، می تواند خود به عاملی برای افزایش تورم تبدیل شود. وقتی همه فکر کنند فردا قیمت ها بیشتر خواهد شد، خریدهای خود را جلو می اندازند و این تقاضای بیشتر، قیمت ها را بالا می برد. در مجموع، علت تورم ترکیبی از تصمیمات اقتصادی، سیاست های مالی و رفتاری مردم است و اگر بخواهیم به صورت ساده بگوییم: تورم وقتی رخ می دهد که پول بیشتر از کالا در اقتصاد جریان داشته باشد و این باعث می شود ارزش پول کاهش یابد.

پیدایش تورم

همان شروع فرایند افزایش قیمت ها مثل دلار در اقتصاد است که معمولاً نتیجه ترکیبی از عوامل مختلف است. به زبان ساده تورم زمانی ایجاد می شود که پول بیشتری در چرخه اقتصادی وجود دارد اما کالاها و خدمات کافی برای مصرف وجود ندارد. این عدم تعادل بین پول و کالا که باعث می شود هر واحد پول ارزش کمتری پیدا کند و قیمت ها به شکل مداوم افزایش یابند. در اقتصاد های مختلف عوامل متفاوتی می توانند منجر به پیدایش تورم شوند:

1.افزایش نقدینگی

افزایش نقدینگی در واقع یکی از اصلی ترین دلایل شکل گیری تورم در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر است. زمانی که دولت برای جبران کسری بودجه، اقدام به چاپ پول بدون پشتوانه می کند یا حجم زیادی از نقدینگی را از طریق وام ها، یارانه ها و طرح های اقتصادی وارد بازار می سازد، مقدار پول در گردش در جامعه افزایش می یابد. در نگاه اول شاید این کار جذاب به نظر برسد چون پول بیشتری در دست مردم قرار می گیرد، اما مشکل از جایی شروع می شود که تولید کالا و خدمات به همان اندازه رشد نکرده است.

در چنین شرایطی، تقاضا برای کالاها و خدمات افزایش می یابد اما عرضه ثابت می ماند و همین موضوع باعث افزایش قیمت ها می شود. به زبان ساده تر، وقتی اسکناس ها در جامعه زیاد می شود ولی کالاها همان اند، رقابت برای خرید بیشتر شده و قیمت ها بالا می رود. این همان فرآیند کلاسیکی است که اقتصاددانان آن را تورم ناشی از افزایش نقدینگی می نامند. در ایران به دلیل رشد نقدینگی در سال های اخیر، این عامل به یکی از اصلی ترین محرک های تورم تبدیل شده است.

2.کاهش تولید و عرضه 

دومین عامل مهم کاهش تولید و عرضه کالاها و خدمات است. تصور کنید یک کشور مثل هلند که واحد پولشان یورو است به هردلیل نتواند به اندازه نیاز جامعه کالا تولید کند. ممکن است کارخانه ها به دلیل کمبود مواد اولیه یا مشکلات ارزی تعطیل شوند یا تولید کنندگان به خاطر هزینه های بالا از ادامه کار منصرف شوند. در این حالت کالاهای موجود در بازار محدود می شود و همان مقدار پول در گردش برای خرید کالاهای کمتری رقابت می کند. نتیجه طبیعی این وضعیت افزایش قیمت ها و کاهش ارزش پول ملی است. این نوع تورم به تورم ناشی از کاهش عرضه یا Cost-Push Inflation معروف است.

کاهش تولید می تواند ناشی از دلایل متعددی باشد مثل ضعف زیرساخت های صنعتی، کمبود سرمایه گذاری، نوسان قیمت انرژی یا حتی بی ثباتی قوانین اقتصادی. برای مثال اگر قیمت سوخت یا مواد اولیه ناگهان بالا برود هزینه تولید نیز افزایش می یابد. تولیدکننده ناچار است برای جبران هزینه ها قیمت محصول نهایی را بالا ببرد. این افزایش قیمت زنجیروار در کل بازار پخش می شود و در نهایت به افزایش کلی سطح قیمت ها منجر می گردد.

3.عوامل خارجی 

در دنیای امروز اقتصاد هیچ کشوری به صورت کامل از سایر کشورها جدا نیست. به همین دلیل تغییرات و رویدادهای بین المللی تاثیر مستقیم بر نرخ تورم کشورها دارد. یکی از این عوامل خارجی نوسانات نرخ ارز است. وقتی ارزش پول ملی کاهش پیدا می کند واردات کالاها گران تر می شود چون باید پول بیشتری پرداخت شود تا همان میزان ارز خارجی خریداری شود. در نتیجه کالاهای وارداتی و حتی کالاهای داخلی که مواد اولیه شان از خارج می آید با افزایش قیمت مواجه می شوند.

علاوه بر نوسانات ارزی، تحریم ها و تغییر قیمت جهانی کالاها نیز از دیگر عوامل تاثیرگذار هستند. به عنوان مثال اگر قیمت جهانی نفت یا مواد غذایی افزایش یابد کشورهایی که واردکننده این کالاها هستند دچار افزایش هزینه و در نهایت تورم می شوند. در کشور ما تحریم های اقتصادی سال های اخیر باعث شده واردات بسیاری از کالاها با دشواری انجام شود، هزینه حمل ونقل بالا برود و تولید داخلی نیز با مشکل مواجه شود. همه این عوامل دست به دست هم می دهند تا تورم از بیرون مرزها هم به داخل کشور منتقل شود.

انواع تورم

به طور کلی، تورم را می توان از راه های مختلفی طبقه بندی کرد. پرکاربردترین دسته بندی ها بر اساس شدت، منشأ و نحوه بروز آن است. در ادامه هر نوع را جداگانه و کامل توضیح می دهیم.

۱. از نظر شدت و سرعت افزایش قیمت ها

این دسته بندی بر اساس سرعت افزایش عمومی قیمت هاست.

  • تورم ملایم (Mild Inflation): نوعی که قیمت ها به آرامی و تدریجی افزایش می یابند. این نوع معمولاً همراه رشد اقتصادی است و برای اقتصادهای سالم طبیعی تلقی می شود. برای مثال وقتی اقتصاد در حال رشد است تقاضا کمی بیشتر می شود و کسب و کارها برای افزایش تولید سرمایه گذاری می کنند و در نتیجه ممکن است یک تورم ملایم باشد که کنترل پذیر است و اغلب با سیاست پولی ساده قابل مدیریت است. مزیت آن در واقع تشویق سرمایه گذاری و اشتغال است. همچنین ریسک آن این است که اگر کنترل نشود تبدیل به تورم سریع تر می شود.
  • تورم شتابان (Galloping Inflation): در این حالت قیمت ها با سرعت و درصد بالا در سال افزایش می یابند و ثبات اقتصادی را تهدید می کنند. زندگی روزمره و برنامه ریزی های بلندمدت مختل می شود، پس اندازها سریع ارزش خود را از دست می دهند و مردم به دنبال تبدیل پول به کالا یا ارز یا کریپتو می روند. مدیریت این نوع تورم نیازمند اقدامات تهاجمی پولی و مالی است.
  • ابر تورم (Hyperinflation): حالت بسیار شدید که قیمت ها با نرخ های فوق العاده بالا و اغلب روزانه یا ماهانه افزایش می یابند و پول عملا کارکرد خود را از دست می دهد. نمونه های تاریخی آن میتوان به آلمان پس از جنگ اول جهانی، زیمبابوه در سال های اخیر اشاره کرد. البته به پیامدهای آن فروپاشی نظام پرداخت، تجارت غیررسمی گسترده، بازگشت به مبادله کالایی و بی اعتمادی مطلق به پول ملی را در بر داشته است. مقابله با ابر تورم غالبا نیازمند تغییرات بسیار ساختاری، ثبات بخشی به سیاست های پولی و گاهی پذیرش ارز خارجی یا اصلاح پولی اساسی است.

۲. از نظر منشا یا علت 

این دسته بندی بسیار کاربردی است چون راه حل ها بسته به علت متفاوت است.

  • تورم ناشی از افزایش تقاضا (Demand-pull Inflation): وقتی تقاضای کل در اقتصاد از ظرفیت تولید بیشتر می شود تولید کننده ها برای تطابق عرضه با تقاضا قیمت ها را بالا می برند. مثل اگر همه در یک زمان بخواهند یک کالای محدود را بخرند قیمت آن بالا می رود. منشا آتن چیست؟ بله افزایش مصرف خانوارها، افزایش سرمایه گذاری، هزینه های دولت یا شوک پولی. راه حل آن چیست؟ سیاست های پولی انقباضی، کاهش محرک های تقاضا و افزایش عرضه از طریق سرمایه گذاری در تولید است.
  • تورم ناشی از افزایش هزینه ها (Cost-push Inflation): وقتی هزینه تولید بالا می رود تولید کننده ها قیمت کالا را بالا می برند تا هزینه ها را پوشش دهند. این نوع تورم می تواند رشد اقتصادی را کند کند و همراه با کاهش تولید باشد (stagflation). کنترل هزینه ها از طریق یارانه های هدفمند، افزایش بهره وری، تنوع بخشی به منابع تأمین مواد اولیه و در بلندمدت سرمایه گذاری در فناوری و زیرساخت راه حل های آن هستند.
  • تورم انتظاری (Built-in Inflation): وقتی مردم و بنگاه ها انتظار دارند قیمت ها افزایش یابد دستمزدها و قیمت ها از پیش بالا می رود و این انتظارات خود به افزایش تورم منجر می شود. مثلا کارگران برای جبران کاهش قدرت خرید دستمزد می خواهند و کارفرمایان آن را در قیمت تمام شده وارد می کنند. سیاست های شفاف و قابل اعتماد پولی که انتظارات را مدیریت کند و قراردادهای دستمزدی منطقی و مبتنی بر شاخص های واقعی راه حل های آن هستند.

۳. از نظر نحوه بروز یا کنترل 

این دسته کمک می کند درک کنیم تورم چگونه در فضای سیاسی و مدیریتی آشکار می شود.

  • تورم آشکار (Open Inflation): قیمت ها آزادانه افزایش می یابند و بازار واکنش نشان می دهد. این حالت در اقتصادهای با بازارهای باز و قیمت گذاری آزاد دیده می شود و آمارها نیز معمولا شفافند.
  • تورم سرکوب شده (Suppressed Inflation): وقتی دولت با کنترل قیمت ها یا سهمیه بندی جلوی بروز آزادانه قیمت ها را می گیرد. این کار ممکن است موقتی فشار تورمی را پنهان کند اما معمولاً به کمبود کالا، صف و بازار سیاه منجر می شود. به قول معروف «قیمت را که ببندی صف را باز می کنی».

۴. از نظر ماهیت زمانی یا تداوم

این تقسیم بندی نشان می دهد تورم مقطعی است یا پایدار.

  • تورم مقطعی (One-off Inflation): ناشی از یک شوک گذرا مانند افزایش یکباره قیمت بنزین یا شوک های عرضه ای کوتاه مدت. معمولاً با رفع شوک تورم نیز فروکش می کند.
  • تورم پایدار (Persistent Inflation): وقتی افزایش قیمت ها به صورت مستمر ادامه می یابد و تبدیل به روند شده است. این نوع نیازمند سیاست های ساختاری و بلندمدت است مثل کنترل نقدینگی، افزایش تولید، اصلاح مالیات و بودجه.

۵. انواع خاص یا ترکیبی که باید شناخت

این موارد اغلب در تحلیل های سیاسی و اقتصادی مطرح می شوند.

  • استاگفلاسیون (Stagflation): حالت بسیار دردناک که در آن هم رشد اقتصادی پایین یا منفی است و هم تورم بالا. ترکیبی از رکود و تورم سیاست گذاری را  دشوار می کند چون ابزار مقابله با تورم مانند افزایش نرخ بهره می تواند رشد را بیشتر لگدمال کند و بالعکس.
  • تورم وارداتی (Imported Inflation): وقتی قیمت کالاها و خدمات وارداتی بالا می رود یا نرخ ارز افت می کند این افزایش قیمت به داخل اقتصاد منتقل می شود. کشورهایی که وابستگی بالایی به واردات مواد اولیه یا کالاهای مصرفی دارند مستعد این نوع تورم اند.
  • رکودی تورمی (Disinflation vs. Deflation): در برخی شرایط کاهش نرخ افزایش قیمت ها (disinflation) رخ می دهد که هنوز سطح قیمت ها بالا است اما سرعت افزایش کاهش یافته. برعکس کاهش عمومی قیمت ها را «کساد قیمتی» یا deflation می نامند که مشکلات خاص خودش را دارد .

تورم در ایران

در سال های اخیر، تورم ایران به یکی از داغ ترین موضوعات اقتصادی تبدیل شده است. اگر بخواهیم واقع بین باشیم، تجربه هر ایرانی از تورم چیزی شبیه به این ضرب المثل است: «گرانی مثل خوره می خورد سرمایه ات را.» قیمت کالاها و خدمات از سوپرمارکت های کوچک تا اجاره خانه و خدمات آموزشی، همه تحت تأثیر تورم بوده اند و بسیاری از خانوارها هر روز با چالش مدیریت هزینه ها روبه رو هستند. طبق آمارهای رسمی و بررسی های اقتصادی، نرخ تورم ایران در چند سال گذشته همواره بالا بوده و بعضی اوقات حتی به بالای 30 درصد رسیده است. این افزایش مداوم قیمت ها باعث شده قدرت خرید مردم کاهش پیدا کند و زندگی روزمره به چالشی جدی تبدیل شود. نکته مهم این است که تورم تنها یک مسئله مالی نیست؛ بلکه با رفاه، امنیت اقتصادی و حتی احساس روانی مردم ارتباط مستقیم دارد. وقتی حرف از تورم ایران می شود، منظور این است که ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده و هر ریال کمتر از گذشته توان خرید دارد، حتی اگر درآمدتان افزایش یافته باشد.

نرخ تورم

نرخ تورم معیاری است برای اندازه گیری سرعت افزایش قیمت ها در یک اقتصاد طی یک بازه زمانی مشخص، معمولاً یک سال. وقتی می شنویم که «نرخ تورم ایران ۳۰ درصد است»، یعنی میانگین قیمت کالاها و خدمات نسبت به سال قبل ۳۰ درصد افزایش یافته است. نرخ تورم به ما کمک می کند که تغییرات قیمت ها را بهتر درک کنیم و تصمیمات اقتصادی بهتری بگیریم. نرخ تورم از طریق شاخص های مختلفی محاسبه می شود که مهمترین آن ها شاخص قیمت مصرف کننده یا همان Consumer  Price Index است. این همان میانگین تغییرات قیمت یک سبد ثابت از کالاها و خدمات که خانوارها معمولاً مصرف می کنند اندازه گیری می کند. این شاخص نشان می دهد قدرت خرید مردم چقدر کاهش یا افزایش یافته است. به این عمل در اصطلاح CPI نیز گفته میشود.

تجربه کشور ما نشان میدهد که نرخ تورم در سال های اخیر نوسانات زیادی داشته است. عواملی مانند افزایش قیمت ارز، فشارهای اقتصادی داخلی، سیاست های پولی دولت و حتی شرایط بین المللی باعث شده در مقاطع مختلف به شکل قابل توجهی بالا رود. وقتی نرخ آن بالا باشد مردم سریع تر پول خود را خرج می کنند تا ارزش آن کاهش پیدا نکند این رفتار خود باعث افزایش آن می شود. یک نکته جالب درباره نرخ تورم این است که واقعی و انتظاری ممکن است متفاوت باشد.

نرخ تورم واقعی آن چیزی است که در عمل اتفاق افتاده و بر اساس آمار رسمی محاسبه می شود، در حالی که تورم انتظاری، همان چیزی است که مردم انتظار دارند در آینده رخ دهد و می تواند رفتار اقتصادی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. به صورت خلاصه، نرخ تورم یک شاخص کلیدی است که نشان می دهد اقتصاد یک کشور چقدر با افزایش قیمت ها روبه رو است و مردم چه میزان قدرت خرید خود را از دست می دهند. درک درست نرخ تورم برای برنامه ریزی مالی، سرمایه گذاری و حتی سیاست گذاری اقتصادی حیاتی است و به ما کمک می کند تصمیم های منطقی تر بگیریم، نه تصمیم هایی که فقط بر اساس احساسات و نگرانی های لحظه ای گرفته می شوند.

جمع بندی

وقتی از تورم صحبت می کنیم، در واقع از یکی از پیچیده ترین و تاثیرگذارترین پدیده های اقتصادی حرف می زنیم؛ پدیده ای که هم در سیاست، هم در زندگی روزمره، و هم در ذهن مردم جای عمیقی دارد. تورم چیزی نیست که فقط در کتاب های اقتصاد خوانده شود بلکه در قیمت نان صبحگاهی، کرایه تاکسی، قبض برق و حتی رویای خانه دار شدن نسل جوان خودش را نشان می دهد. تورم به صورت ساده یعنی کاهش ارزش پول در برابر کالاها و خدمات، اما در واقعیت بسیار فراتر از یک تعریف ساده است. تورم نتیجه شبکه ای از تصمیم ها، سیاست ها و واکنش های اجتماعی است. در هر جامعه ای، وقتی تولید و عرضه کالاها با حجم پول در گردش همخوانی ندارد، فشار قیمتی شکل می گیرد. در ایران این عدم تعادل در طول چند دهه اخیر دائماً تکرار شده و باعث شده مردم با نوسانات قیمتی دائمی روبه رو باشند.

هلدینگ آلنداینوست برای شما این مسیر ناهموار رو هموار میکند. اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، بخش قابل توجهی از تورم ایران ساختاری است. یعنی ریشه در عواملی دارد که به راحتی قابل اصلاح نیستند؛ مثل وابستگی به درآمد نفت، نظام مالیاتی ناکارآمد، ضعف تولید صنعتی و البته انتظارات تورمی مردم. وقتی شهروندان به افزایش قیمت ها عادت کنند، رفتارهایشان (مثل خرید زودتر، احتکار یا تبدیل پول به دارایی های دیگر) خود تبدیل به عاملی برای تشدید تورم می شود. این همان حلقه معیوبی است که باید با سیاست های دقیق و شفاف شکسته شود. از طرف دیگر، نباید فراموش کنیم که تورم همیشه پدیده ای منفی نیست.

در اقتصاد، تورم ملایم نشانه پویایی است. وقتی اقتصاد رشد می کند، کمی تورم طبیعی است؛ اما تورم مزمن و بالا مثل تب شدید بدن است، نشانه بیماری عمیق تر در سیستم اقتصادی است. برای کنترل آن باید به جای مُسکن های موقت، سراغ درمان های ریشه ای رفت؛ مثل افزایش بهره وری، کنترل نقدینگی، و حمایت واقعی از تولید داخلی. در سال های اخیر، نرخ تورم ایران در محدوده های بالایی نوسان کرده است. دلایل آن ترکیبی از فشارهای خارجی (تحریم ها، نوسانات ارز، کاهش صادرات نفت) و سیاست های داخلی (افزایش نقدینگی، کسری بودجه، سیاست های پولی انبساطی) است. وقتی نقدینگی به سرعت رشد می کند اما تولید رشد نمی کند، طبیعی است که تورم افزایش یابد. این مسئله ای است که تقریباً همه اقتصاددانان بر آن اتفاق نظر دارند.

دیدگاه کاربران

دیگران در مورد این پست چه میگویند

دیدگاه شما چیست

دیدگاه خود در مورد این پست را با دیگران به اشتراک بگذارید

استفاده از کلمات و محتوای توهین‌آمیز و غیراخلاقی به هر روشی یا شخصی ممنوع است.
انتشار مطالب غیراقتصادی، تبلیغ سایت، کانال، اطلاعات تماس و لینک‌های نامرتبط، غیرمجاز است.
درصورت تخطی از قوانین‌ مذکور پیام حذف شده، حساب کاربری شما مسدود و از طریق مراجع قانونی پیگیری می‌گردد.

هنوز حساب کاربری ندارید؟

برای ارسال دیدگاه خود میبایست ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

ورود به حساب
Inline