در دنیای بازار های مالی، چارت های قیمتی، استراتژی های معامله و تاثیرات فاندامنتال متعددی وجود دارد اما تمامی این روندها وابسته به یک عنصر واحد هستند، عرضه و تقاضا. این همان چیزی است که روند ارز های بازار کریپتو را تغییر میدهد، میان جفت ارز های فارکس تناسب ایجاد میکند و بازار بورس را سبز یا قرمز میکند. عرضه و تقاضا (Supply & Demand) جزو مهمترین مفهومات بازار های مالی محسوب میشود که بسیاری از معاملهگران و تحلیلگران بازار های مالی از آن برای پیشبینی روند بازار و آینده یک ارز استفاده میکنند. در این بخش هلدینگ آلنداینوست به تحلیل قوانین عرضه و تقاضا میپردازد.
قوانین عرضه و تقاضا ترکیبی از دو اصل اساسی اقتصادی است که توضیح میدهد چگونه تغییرات در قیمت یک منبع، کالا یا محصول بر عرضه و تقاضای آن تأثیر میگذارد. با افزایش قیمت، عرضه افزایش مییابد در حالی که تقاضا کاهش مییابد. برعکس، با کاهش قیمت، عرضه محدود میشود در حالی که تقاضا رشد میکند. سطوح عرضه و تقاضا برای قیمت های متفاوت را میتوان بر روی یک نمودار به صورت منحنی رسم کرد. تقاطع این منحنی ها، تعادل یا قیمت تسویه بازار را نشان میدهد که در آن تقاضا برابر با عرضه است و نشان دهنده روند کشف قیمت در بازار است.
ممکن است بدیهی به نظر برسد که در هر معامله فروش، قیمت هم خریدار و هم فروشنده را راضی میکند و عرضه را با تقاضا تطبیق میدهد. تعاملات بین عرضه، تقاضا و قیمت در یک بازار آزاد (کم و بیش) هزاران سال است که مشاهده شده است. بسیاری از متفکران قرون وسطی، مانند منتقدان امروزی قیمتگذاری بازار برای کالاهای منتخب، بین قیمت «عادلانه» بر اساس هزینهها و بازدهی عادلانه و قیمتی که در واقع فروش بر اساس آن معامله میشد تمایز قائل شدند. درک ما از قیمت بهعنوان مکانیزم سیگنالی منطبق بر عرضه و تقاضا، ریشه در کار اقتصاددانان عصر روشنگری دارد که این رابطه را مطالعه و خلاصه کردند.
نکته مهم این است که عرضه و تقاضا لزوماً به طور متناسب به حرکت قیمت پاسخ نمیدهند. میزان تأثیر تغییرات قیمت بر تقاضا یا عرضه محصول به عنوان کشش قیمتی آن شناخته میشود. محصولاتی که کشش قیمتی تقاضای بالایی دارند، بر اساس قیمت، شاهد نوسانات بیشتری در تقاضا خواهند بود. در مقابل، مایحتاج اولیه از نظر قیمت نسبتاً غیرکشش خواهد بود زیرا مردم به راحتی نمیتوانند بدون آنها کار کنند، به این معنی که تقاضا نسبت به تغییرات قیمت کمتر تغییر میکند.
کشف قیمت بر اساس منحنیهای عرضه و تقاضا، بازاری را فرض میکند که در آن خریداران و فروشندگان بسته به قیمت، آزادانه معامله کنند یا نه. عواملی مانند مالیات ها و مقررات دولتی، قدرت بازار عرضه کنندگان، در دسترس بودن کالاهای جایگزین و چرخه های اقتصادی همگی میتوانند منحنی عرضه یا تقاضا را تغییر دهند یا شکل آنها را تغییر دهند. اما تا زمانی که خریداران و فروشندگان نمایندگی خود را حفظ کنند، کالاهای تحت تأثیر این عوامل خارجی تابع نیروهای اساسی عرضه و تقاضا باقی میمانند. حال بیایید به نوبه خود در نظر بگیریم که چگونه تقاضا و عرضه به تغییرات قیمت پاسخ میدهند.
قانون تقاضا بر این باور است که تقاضا برای یک محصول به طور معکوس نسبت به قیمت آن تغییر میکند و بقیه موارد برابر هستند. به عبارت دیگر هر چه قیمت بالاتر باشد سطح تقاضا کاهش مییابد. از آنجایی که خریداران منابع محدودی دارند، هزینه آنها برای یک محصول یا کالای معین نیز محدود است، بنابراین قیمت های بالاتر مقدار تقاضا را کاهش میدهد. برعکس، با مقرون به صرفه شدن محصول، تقاضا افزایش مییابد. در نتیجه، منحنی های تقاضا از چپ به راست به سمت پایین شیب دارند. تغییرات در سطح تقاضا به عنوان تابعی از قیمت محصول نسبت به درآمد یا منابع خریداران به عنوان اثر درآمد شناخته میشوند.
طبیعتاً استثنائاتی وجود دارد. یکی از آنها کالاهای گیفن است که معمولاً کالاهای اصلی با قیمت پایین هستند و به عنوان کالاهای پایینتر نیز شناخته میشوند. کالاهای نامرغوب آنهایی هستند که با افزایش درآمد، تقاضا را کاهش میدهند زیرا مصرف کنندگان محصولات با کیفیت بالاتر را مبادله میکنند. اما وقتی قیمت یک کالای پایینتر افزایش مییابد و تقاضا افزایش مییابد زیرا مصرفکنندگان بیشتر از آن به جای جایگزینهای گرانتر استفاده میکنند، اثر جایگزینی محصول را به کالای گیفن تبدیل میکند. در نقطه مقابل طیف درآمد و ثروت، کالاهای Veblen کالاهای لوکسی هستند که با افزایش قیمت، ارزش بیشتری پیدا میکنند و در نتیجه سطوح تقاضای بالاتری ایجاد میکنند، زیرا قیمت این کالاهای لوکس نشان دهنده وضعیت مالک (و حتی ممکن است افزایش یابد). کالاهای وبلن به نام تورستین وبلن، اقتصاددان و جامعه شناس، که این مفهوم را توسعه داد و اصطلاح «مصرف آشکار» را برای توصیف آن ابداع کرد، نامگذاری شده است.
قانون عرضه تغییرات قیمت یک محصول را با مقدار عرضه شده مرتبط میکند. در مقابل قانون تقاضا، رابطه قانون عرضه مستقیم است نه معکوس. هر چه قیمت بالاتر باشد، مقدار عرضه بیشتر است. قیمتهای پایینتر به معنای کاهش عرضه است، همه چیز برابر است. قیمتهای بالاتر به تامینکنندگان انگیزه میدهد تا محصول یا کالای بیشتری را عرضه کنند، با این فرض که هزینههای آنها زیاد افزایش نمییابد. قیمت های پایین تر منجر به کاهش هزینه میشود که عرضه را محدود میکند. در نتیجه، شیب های عرضه از چپ به راست به سمت بالا متمایل میشوند. مانند تقاضا، محدودیت های عرضه ممکن است کشش قیمتی عرضه را برای یک محصول محدود کند، در حالی که شوک های عرضه ممکن است باعث تغییر نامتناسب قیمت برای یک کالای اساسی شود.
همچنین قیمت تسویه بازار نامیده میشود، قیمت تعادلی قیمتی است که در آن تقاضا با عرضه منطبق میشود و یک تعادل بازار قابل قبول برای خریداران و فروشندگان ایجاد میکند. در نقطه ای که منحنی عرضه با شیب رو به بالا و منحنی تقاضا با شیب رو به پایین تلاقی میکنند، عرضه و تقاضا از نظر کمیت کالا متعادل میشوند و عرضه مازاد یا تقاضای برآورده نشده باقی نمیماند. سطح قیمت تسویه بازار به شکل و موقعیت منحنی های عرضه و تقاضای مربوطه بستگی دارد که تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارند.
مصرف کنندگان معمولاً به دنبال کمترین هزینه هستند و تولیدکنندگان محصولات خود را با بالاترین قیمت آزمایش می کنند. هنگامی که قیمت ها غیر منطقی می شود، مصرف کنندگان ترجیحات خود را تغییر میدهند و از محصول دور می شوند. در جایی که هر دو طرف درگیر معاملات تجاری مستمر به نفع مصرف کنندگان و تولیدکنندگان باشند، باید تعادل مناسبی حاصل شود. در تئوری عرضه و تقاضا، قیمت بهینه که منجر به دستیابی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به حداکثر مطلوبیت ترکیبی میشود، در جایی اتفاق میافتد که خطوط عرضه و تقاضا تلاقی میکنند.
در صنایعی که تامین کنندگان حاضر به از دست دادن پول نیستند، عرضه به سمت صفر کاهش مییابد و قیمت محصول کمتر از هزینه تولید است. کشش قیمت همچنین به تعداد فروشندگان، ظرفیت تولید کل آنها، میزان آسانی کاهش یا افزایش آن و پویایی رقابتی صنعت بستگی دارد. مالیات ها و مقررات نیز ممکن است مهم باشند.
درآمد مصرف کننده، ترجیحات، و تمایل به جایگزینی یک محصول با محصول دیگر از مهمترین عوامل تعیین کننده تقاضا هستند. ترجیحات مصرف کننده تا حدی به نفوذ یک محصول در بازار بستگی دارد، زیرا با افزایش مقدار مالکیت، مطلوبیت نهایی کالاها کاهش مییابد. اولین خودرو نسبت به پنجمین خودروی اضافه شده به ناوگان زندگی را تغییر میدهد. تلویزیون اتاق نشیمن از تلویزیون چهارم برای گاراژ مفیدتر است.
قانون عرضه و تقاضا ضروری است چراکه به سرمایه گذاران، کارآفرینان و اقتصاددانان کمک میکند تا شرایط بازار را درک و پیش بینی کنند. به عنوان مثال، شرکتی که افزایش قیمت یک محصول را در نظر میگیرد، معمولاً انتظار دارد که تقاضا برای آن محصول کاهش یابد، و سعی میکند کشش قیمت و اثر جایگزینی را تخمین بزند تا مشخص کند که آیا بدون توجه به ادامه آن اقدام کند یا خیر.
جمعبندی
در دنیای بازار های مالی، چارت های قیمتی، استراتژی های معامله و تاثیرات فاندامنتال متعددی وجود دارد. اما تمامی این روندها وابسته به یک عنصر واحد هستند، عرضه و تقاضا. تئوری بازار عرضه و تقاضا توسط آدام اسمیت در سال 1776 رایج شد. تقاضای مصرف کننده برای یک کالا با افزایش قیمت آن کاهش می یابد. با افزایش قیمت ها، تولیدکنندگان برای به دست آوردن سود بیشتر، بیشتر تولید می کنند. قیمت بهینه ای که تعادل بین عرضه و تقاضا را نشان می دهد جایی است که خطوط عرضه و تقاضا روی یک نمودار قطع می شوند.
دیگران در مورد این پست چه میگویند
دیدگاه خود در مورد این پست را با دیگران به اشتراک بگذارید
استفاده از کلمات و محتوای توهینآمیز و غیراخلاقی به هر روشی یا شخصی ممنوع است.
انتشار مطالب غیراقتصادی، تبلیغ سایت، کانال، اطلاعات تماس و لینکهای نامرتبط، غیرمجاز است.
درصورت تخطی از قوانین مذکور پیام حذف شده، حساب کاربری شما مسدود و از طریق مراجع قانونی پیگیری میگردد.
برای ارسال دیدگاه خود میبایست ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود به حساب